پارت اول🐼🤍
پارت اول🐼🤍
اسم رمان: بگو دوست دارم🥂🧡
#مالکــــ 🍋💛
اصکی=هک🚙💙
🌤صبح شده بود🌤
#مامان دیانا🍄❤️
رفتم که دیانارو یزره اذیت کنم تا از خواب بیدارش کنم😂😂
دیاناااااا پاشو صبح شده(با داد)
#دیانااا🍄❤️
دیشب تاساعت ۵ بیدار بودم داشتم با نیکا چت میکردمم(نیکا دوست دانشگاهی دیاناس الانم دانشگاشون تمومم شده)
تو همین فکرا بودم کع صدای مامان از پشت در اومد اومدم خودم رو زدم به خواب که فک کنم خوابمم😂
#مامان دیانا🎗🎗
در اتاق رو باز کردم چند بار باداد صداش کردم معلوم بود که خودش رو زده بخوابب😂
اهان راسی تازه یادم افتادد نیکا از صبح پنج بار زنگ زد😉😉
یهو باداد گف چرا بیدارو نکردییی منم ترسیدم و گفتم چرا داد میزنی پاشو بجاییی این کارا دست و صورتت رو بشور بیا صبحونه بخوررر بعد بیا بهش زنگ بزنن🙄
#دیانااا🧸🤎
خیالمم که راحت شدد اومدم تختم رو مرتب کردمم و دست و صورتم رو شستم و باعجله قبحونه خوردم که پرید تو گلومم و چایی افتاد رو شلوارمم و باد دادد گفتمم که سوختممم😂مامان یهو گف بچهه باخودت چیکار کردی خودت رو سوزوندی🙄🤕
گفتم مامان چیزی نشدهه فقط مردممم😫😂
که من و مامان خندیدیم و رفتم شلوارم رو عوض کنم که نیکا زنگ زد و گف........
اسم رمان: بگو دوست دارم🥂🧡
#مالکــــ 🍋💛
اصکی=هک🚙💙
🌤صبح شده بود🌤
#مامان دیانا🍄❤️
رفتم که دیانارو یزره اذیت کنم تا از خواب بیدارش کنم😂😂
دیاناااااا پاشو صبح شده(با داد)
#دیانااا🍄❤️
دیشب تاساعت ۵ بیدار بودم داشتم با نیکا چت میکردمم(نیکا دوست دانشگاهی دیاناس الانم دانشگاشون تمومم شده)
تو همین فکرا بودم کع صدای مامان از پشت در اومد اومدم خودم رو زدم به خواب که فک کنم خوابمم😂
#مامان دیانا🎗🎗
در اتاق رو باز کردم چند بار باداد صداش کردم معلوم بود که خودش رو زده بخوابب😂
اهان راسی تازه یادم افتادد نیکا از صبح پنج بار زنگ زد😉😉
یهو باداد گف چرا بیدارو نکردییی منم ترسیدم و گفتم چرا داد میزنی پاشو بجاییی این کارا دست و صورتت رو بشور بیا صبحونه بخوررر بعد بیا بهش زنگ بزنن🙄
#دیانااا🧸🤎
خیالمم که راحت شدد اومدم تختم رو مرتب کردمم و دست و صورتم رو شستم و باعجله قبحونه خوردم که پرید تو گلومم و چایی افتاد رو شلوارمم و باد دادد گفتمم که سوختممم😂مامان یهو گف بچهه باخودت چیکار کردی خودت رو سوزوندی🙄🤕
گفتم مامان چیزی نشدهه فقط مردممم😫😂
که من و مامان خندیدیم و رفتم شلوارم رو عوض کنم که نیکا زنگ زد و گف........
۶.۰k
۱۸ آذر ۱۴۰۱