فیک『شیطان』
فیک『شیطان』
پارت ۲۱
ویو کوک
خواستم از این فرصت استفاده کنم و ا.ت رو ببوسم تا رفتم سمتش ا.ت خودش رو کشید عقب
_ ترسیدی؟
+ منو ترس(واقعا ترسیدم)
_ بریم
+ کجا
_ خونمون
+ خونه تو نه من بعدش هم دکتر هنوز اجازه نداده
ویو ا.ت
داشتم حرف میزدم که در باز شد
تهیونگ با دکتر بود
# کوک خوبی
_ نه تو کمام الان هم میمیرن 😑😐
منو و ا.ت زدیم زیر خنده 🤣
دکتر ℅ حالتون خوبه همچی هم عالیه اگه بخوایید می تونید برید
_+# ممنون
تعظیم کرد و رفت
+ خب تهیونگ جونگ کوک رو بلند کن بیار تو ماشین
# چرا خودت انجام نمیدی
+ 🔪من می خوام رانندگی کنم اوکی
# باش بابا😒
ویو ا.ت
یعنی کوک واقعا می خواست منو بوس کنه...
نه بابا این امکان نداره
نکنه احساساتم رو لو داده باشم
وایی ...
تو افکار خودم بودم که احساس کردم یکی داره صدام میکنه
# ا.ت ا.ت (با داد )
+ ها.. چیه
# کجایی نمی خوای رانندگی کنی؟
+ اها.. اره
ماشین رو روشن کردم و مثل همیشه ماشین رو میروندم به سمت عمارت
................................
پارت ۲۱
ویو کوک
خواستم از این فرصت استفاده کنم و ا.ت رو ببوسم تا رفتم سمتش ا.ت خودش رو کشید عقب
_ ترسیدی؟
+ منو ترس(واقعا ترسیدم)
_ بریم
+ کجا
_ خونمون
+ خونه تو نه من بعدش هم دکتر هنوز اجازه نداده
ویو ا.ت
داشتم حرف میزدم که در باز شد
تهیونگ با دکتر بود
# کوک خوبی
_ نه تو کمام الان هم میمیرن 😑😐
منو و ا.ت زدیم زیر خنده 🤣
دکتر ℅ حالتون خوبه همچی هم عالیه اگه بخوایید می تونید برید
_+# ممنون
تعظیم کرد و رفت
+ خب تهیونگ جونگ کوک رو بلند کن بیار تو ماشین
# چرا خودت انجام نمیدی
+ 🔪من می خوام رانندگی کنم اوکی
# باش بابا😒
ویو ا.ت
یعنی کوک واقعا می خواست منو بوس کنه...
نه بابا این امکان نداره
نکنه احساساتم رو لو داده باشم
وایی ...
تو افکار خودم بودم که احساس کردم یکی داره صدام میکنه
# ا.ت ا.ت (با داد )
+ ها.. چیه
# کجایی نمی خوای رانندگی کنی؟
+ اها.. اره
ماشین رو روشن کردم و مثل همیشه ماشین رو میروندم به سمت عمارت
................................
۱۵.۵k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.