پارت20
جین: خب دیگه پاشین باید صبحونه بخوریم
نامجون: راستی پی دی نیم گفت قراره بریم یه پارتی امریکایی
هلن: نه بازم ازمون فیلم میگیرن
نامجون: بخاطر اینکه گفت قراره همه گوشی هارو بگیرن گفتم باشه کسی قرار نیست ازمون امصا بخواد و کلا ما میتونیم مثل ادم های عادی بریم پارتی
هلن: اکی
(پرش زمانی به شب)
کوک: وای بیا بیرون میخوام لباس عوض کنم
هلن: اومدم
ویو کوک
هلن اومد و نیم تنه ای که پوشیده بود خیلی کوتاهه عصبی شدم ولی نه نمیتونم روش غیرتی بازی درارم
هلن: نظرت چیه؟ تازه خریدمش
کوک: خیلی خوشگله
هلن: موهامو ببندم یا باز باشه؟
کوک: موهاتو باز بزار
تو ذهنش: اذیت میشی ولی خیلی کمرت معلومه
(پشت نیم تنه بند داره اگر شد عکسش رو میزارم)
هلن: باشه مرسی برو اماده شو
همه اعضا تیشرت شلوار پوشیده بودن
توی بار
ویو هلن
داشتم تنها نوشیدنی میخورم که یه مرده اومد پیشم (اسمشو میزاریم سه هونگ)
سه هونگ: اووووو چت لیدی جذابی همراه ندارین؟
هلن: نه چطور
سه هونگ: میشه نوشیدنی بخوریم؟
هلن: اره
موقه خوردن خودشو به من نزدیک
میکرد که دستشو گذاشت دور کمرم
ویو کوک
داشتم هلن رو دید میزدم ببینم پیش کیه که اون مرده اوکی بغلش کرد چرا کاری نمیکنه؟ الان خوردم میرم میخواستم برم که نامجون جیهوپ گرفتنم
نامجون: تو کاره اون نیستی شاید واقعا دوستش داره
ویو هلن
خیلی داشت بهم نزدیک میشد که..
گفت: خیلی کمر سفید و نرمی داریم خوش هیکل ترین دختری هستین که دیدم سکسی
گرل سکسی بیا با هم حال کنیم
هلن: حتما
داشتم بهش نزدیک میشد که تا خواست حمله کنه یه کله زدم بهش
هلن: در مورد بدن کی نظر میدی ها؟ مادر جن. ده سکسی گرل مادرته برو با ننت حال کن
رفتم چند تا دیگه بزنمش که جیمین اومد گرفتم
جیمین: ولش کن دیگه میندازنش بیرون
ته: حالت خوبه؟
هلن: عالیه بیاین بریم
رفتن خونه سر میز
کوک: چرا اون نیم تنه رو پوشیدی؟
هلن: دلم خواست
کوک: دلت نخواد یقش سه من باز بود
هلن: بود که بود
کوک دستشو زد رو میز
کوک: اعصاب منو خورد نکن حق پوشیدن اون لباسو نداری
هلن: من بخوام با بیکینی
میگردم به تو هیچ ربطی نداره
کوک: با من درست حرف بزن (از اینجا بت بعد با عربده)
هلن: تو چیکاره منی ها؟(ببند شدن رفتن تو حال ادامه بحث)
کوک: حرفو نپیچون اگر اون مرده باکره گیتو میگرفت چی
هلن: شاید من اصلا عاشقم به تو ربطی داره؟
کوک: دنبال هرزه بازی نباش(عربده جوری که خونه لرزید)
ویو هلن
نا خواسته یه تو گوشی محکم به کوک زدم و وقتی به خودم اومدم دستمو روی گونش گذاشتم
هلن: م... من.... ک... کوک....
بی توجه بهم داشت میرفت سمت در
هلن: باشه برو... قهر کن... بخاطر حرفی که خودت زدی قهر کن (کوک وایساد) برو، برو تا من بشینم همین جا دینقدر گریه کنم که بر خلاف چیزی که به فکرت میرسه چشمام کاسه خون بشه اینقدر غذا نخورم تا با هام حرف نزنی برو چرا وایسادی به حرف یه هرزه گوش میدی؟ مگت من هرزه نیستم ها؟
که کوک برگشت عصبی بود انگار میخواست بزنتم دستشو اورد بالا که دستمو جلو صرت گرفتم اروم گفتم: نزن من گناهی ندارم
که یه دعفه یه چیزی حس کردم محکم بود ولی....
حمایت میکنی؟ ایا؟
نامجون: راستی پی دی نیم گفت قراره بریم یه پارتی امریکایی
هلن: نه بازم ازمون فیلم میگیرن
نامجون: بخاطر اینکه گفت قراره همه گوشی هارو بگیرن گفتم باشه کسی قرار نیست ازمون امصا بخواد و کلا ما میتونیم مثل ادم های عادی بریم پارتی
هلن: اکی
(پرش زمانی به شب)
کوک: وای بیا بیرون میخوام لباس عوض کنم
هلن: اومدم
ویو کوک
هلن اومد و نیم تنه ای که پوشیده بود خیلی کوتاهه عصبی شدم ولی نه نمیتونم روش غیرتی بازی درارم
هلن: نظرت چیه؟ تازه خریدمش
کوک: خیلی خوشگله
هلن: موهامو ببندم یا باز باشه؟
کوک: موهاتو باز بزار
تو ذهنش: اذیت میشی ولی خیلی کمرت معلومه
(پشت نیم تنه بند داره اگر شد عکسش رو میزارم)
هلن: باشه مرسی برو اماده شو
همه اعضا تیشرت شلوار پوشیده بودن
توی بار
ویو هلن
داشتم تنها نوشیدنی میخورم که یه مرده اومد پیشم (اسمشو میزاریم سه هونگ)
سه هونگ: اووووو چت لیدی جذابی همراه ندارین؟
هلن: نه چطور
سه هونگ: میشه نوشیدنی بخوریم؟
هلن: اره
موقه خوردن خودشو به من نزدیک
میکرد که دستشو گذاشت دور کمرم
ویو کوک
داشتم هلن رو دید میزدم ببینم پیش کیه که اون مرده اوکی بغلش کرد چرا کاری نمیکنه؟ الان خوردم میرم میخواستم برم که نامجون جیهوپ گرفتنم
نامجون: تو کاره اون نیستی شاید واقعا دوستش داره
ویو هلن
خیلی داشت بهم نزدیک میشد که..
گفت: خیلی کمر سفید و نرمی داریم خوش هیکل ترین دختری هستین که دیدم سکسی
گرل سکسی بیا با هم حال کنیم
هلن: حتما
داشتم بهش نزدیک میشد که تا خواست حمله کنه یه کله زدم بهش
هلن: در مورد بدن کی نظر میدی ها؟ مادر جن. ده سکسی گرل مادرته برو با ننت حال کن
رفتم چند تا دیگه بزنمش که جیمین اومد گرفتم
جیمین: ولش کن دیگه میندازنش بیرون
ته: حالت خوبه؟
هلن: عالیه بیاین بریم
رفتن خونه سر میز
کوک: چرا اون نیم تنه رو پوشیدی؟
هلن: دلم خواست
کوک: دلت نخواد یقش سه من باز بود
هلن: بود که بود
کوک دستشو زد رو میز
کوک: اعصاب منو خورد نکن حق پوشیدن اون لباسو نداری
هلن: من بخوام با بیکینی
میگردم به تو هیچ ربطی نداره
کوک: با من درست حرف بزن (از اینجا بت بعد با عربده)
هلن: تو چیکاره منی ها؟(ببند شدن رفتن تو حال ادامه بحث)
کوک: حرفو نپیچون اگر اون مرده باکره گیتو میگرفت چی
هلن: شاید من اصلا عاشقم به تو ربطی داره؟
کوک: دنبال هرزه بازی نباش(عربده جوری که خونه لرزید)
ویو هلن
نا خواسته یه تو گوشی محکم به کوک زدم و وقتی به خودم اومدم دستمو روی گونش گذاشتم
هلن: م... من.... ک... کوک....
بی توجه بهم داشت میرفت سمت در
هلن: باشه برو... قهر کن... بخاطر حرفی که خودت زدی قهر کن (کوک وایساد) برو، برو تا من بشینم همین جا دینقدر گریه کنم که بر خلاف چیزی که به فکرت میرسه چشمام کاسه خون بشه اینقدر غذا نخورم تا با هام حرف نزنی برو چرا وایسادی به حرف یه هرزه گوش میدی؟ مگت من هرزه نیستم ها؟
که کوک برگشت عصبی بود انگار میخواست بزنتم دستشو اورد بالا که دستمو جلو صرت گرفتم اروم گفتم: نزن من گناهی ندارم
که یه دعفه یه چیزی حس کردم محکم بود ولی....
حمایت میکنی؟ ایا؟
۵.۷k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.