مافیای عاشق پارت ۲ :)
تو اتاق نشسته بودم با بانی بازی میکردم که پدرم در زد گفت امشب میخایم بریم به یه مهمونی ..معمولا مهمونی های که ما میریم همشون مافیای هستن و منم اصلا خوشم نمیاد برم ولی اگر نرم پدرم منو کتک میزنه یا اگر حرف اضافی بزنم😔
شب شد و اماده شدم یه دامن کوتا با یه بلوز سفید پوشیدم
(عکس لباس رو پست میکنم) و راه افتادیم رسیدیم به عمارت خیلی بزرگ بود رفیتم داخل و مهمونی شروع شد پدرم پیش دوستاش بود و حسابی مست کرده بود منم یه گوشه نشسته بود که چشمم به ۷ تا پسر خورد خیلی جذاب بود تو دلم گفت { اهه عجب چیزین} بعدش یه دونه کوبوندم تو سر خودم و خنده ی ریزی کردم 😂یهوی سرمو اوردم بالا دیدم همون هفتا پسر بالا سر من یهوی یکیشون گفت شما دختر اقای چان هستید؟
( اسم از خودم در اوردم🤣)
منم گفتم اره بعدش نیش خند زد و رفتن معنی کارشو نفهمید ولی عصبانیم کرد😠🤣
از زبان کوک : از موقع ای که اومدم چشمم رو اون دختر لعنتی خیلی جذابه فک کنم دختر اقای چانه امشب بین مافیاها دختر خرید و فروش میکنن باید اون رو بخرم اقای چانم که تا خر خره مسته راحت میفروشش رفتم سمت میزش با بادیگاردام(همون اعضا هم بادیگاردشن اینجا هم دوستش) ازش پرسیدم که دختر اقای چانه اونم گفت اره اینگار ترسیده بود ولی مهم نبود معمولا دخترای که میخرم همه برای س...ک.. س. ولی این دختر میخام برای خودم بد جوری چشمم رو گرفته تو حال خودم بود که ته با مشت زد تو کمرم. ته:داداش دختر مردم رو ول کن خوردیش از بس نگاش کردی🤣
گایز پایان پارت امیدوارم دوست داشته باشین🙂🙃💙💜
شب شد و اماده شدم یه دامن کوتا با یه بلوز سفید پوشیدم
(عکس لباس رو پست میکنم) و راه افتادیم رسیدیم به عمارت خیلی بزرگ بود رفیتم داخل و مهمونی شروع شد پدرم پیش دوستاش بود و حسابی مست کرده بود منم یه گوشه نشسته بود که چشمم به ۷ تا پسر خورد خیلی جذاب بود تو دلم گفت { اهه عجب چیزین} بعدش یه دونه کوبوندم تو سر خودم و خنده ی ریزی کردم 😂یهوی سرمو اوردم بالا دیدم همون هفتا پسر بالا سر من یهوی یکیشون گفت شما دختر اقای چان هستید؟
( اسم از خودم در اوردم🤣)
منم گفتم اره بعدش نیش خند زد و رفتن معنی کارشو نفهمید ولی عصبانیم کرد😠🤣
از زبان کوک : از موقع ای که اومدم چشمم رو اون دختر لعنتی خیلی جذابه فک کنم دختر اقای چانه امشب بین مافیاها دختر خرید و فروش میکنن باید اون رو بخرم اقای چانم که تا خر خره مسته راحت میفروشش رفتم سمت میزش با بادیگاردام(همون اعضا هم بادیگاردشن اینجا هم دوستش) ازش پرسیدم که دختر اقای چانه اونم گفت اره اینگار ترسیده بود ولی مهم نبود معمولا دخترای که میخرم همه برای س...ک.. س. ولی این دختر میخام برای خودم بد جوری چشمم رو گرفته تو حال خودم بود که ته با مشت زد تو کمرم. ته:داداش دختر مردم رو ول کن خوردیش از بس نگاش کردی🤣
گایز پایان پارت امیدوارم دوست داشته باشین🙂🙃💙💜
۶۶.۵k
۱۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.