🦋🐩Pleasant punishment🐩🦋p.1
تیکه اخر پیتزات رو خوردی و به مانیتور سینما نگاهی انداختی
با بلند شدن صدای گوشیت وحشت زده هردوتون یکم جیغ کشیدید که با حرف مسئول سینما ساکت شدید
نمیخواستی به گوشیت نگاه کنی چون میترسیدی و از یوری دوستت خواستی
″خانم ترسو″
+ یعنی کیه؟
″جیمین″
+چییییی جواب ندیاااااا
″مثلا شوهرته چجوری جواب ندم؟ ″
+ نگفتم میام اینجا
″بدبخت شدیم که...″
+وای چیکار کنم همش تقصیر توعه
″جواب بده تا شک نکرده″
+بباشه
گوشیو یرداشتی و روی گوشت فیکسش کردی
+ججیمین
-ا.ت من خونم تو کجایی
+مممن ...
- کجاییی
با دادی که زد از ترس گوشیت افتاد و بازم صدای مسئول سینما که یک مرد هم بود بیرون اومد
چشماتو روی هم فشار دادی و خواستی گوشیت رو برداری که متوجه قطع شدنش شدی از ترس چشماتو تا اخرین حد گشاد کردی بدون توجه به ادمایی که داخل سالن بودن شروع کردی به جیغ جیغ کردن که یوری جلوی دهنت رو گرفت و از سالن بیرونت کشید
با رسیدنتون به بیرون از سینما دستش رو گاز گرفتی که وحشی گفت و فرار کرد با دیدن کاری که کرد با ترس به دوییدنش نگاه کردی و داد زدی
+ یوریییییییییییی
- سیس
با شنیدن صدای جیمین دقیقا پیش گوشت متوجه دلیل دوییدن یوری شدی و حتی نمیخواستی برگردی که جیمین رو ببینی با حلقه شدن دستشو پرت شدنت روی شونش برای اینکه جیغ نکشی با دستات جلوی دهنت رو گرفتی و ساکت موندی
در پشت ماشین رو باز کرد و تورو اونجا گذاشت بدون هیچ حرفی روت خزید و در هارو با ریموت قفل کرد تا نتونی تکون بخوری یا فرار کنی نگاه سطحی به لباس کاملا بازت انداخت و عصبی کلش رو تو تنت پاره کرد با این کارش دستات رو روی بدنت قرار دادی که دستتو گرفت و با تیکه های لباست بالای سرت بست
با ترس به چشماش نگاه میکردی که با دیدن چشمات لحظه ای مکس کرد اما بعد روت خم شد و گنار گوشت لب زد
-بیبی سرکش وقتی حتی ددی نمیخواد اجوما بدنت رو ببینه بعد اینکارارو میکنه باید تنبیه شه مگه نه پارک ا.ت
+جیمین من...
لبشو محکم روی لبات کوبوند و شروع کرد با ولع بوسیدنت بدون اختیار با بوسش همراهیش کردی و دائم مک های کوچیکی از لباش میزدی
دستشو سمت پوسیت برد و شروع کرد به مالیدنش از حسی که بابت تنبیه هاش بهت منتقل میکرد لذت میبردی و بجای اختلاف سعی میکردی با دردناک بودنشون کنار بیای
(منبع:تلگرام..btsswan)
با بلند شدن صدای گوشیت وحشت زده هردوتون یکم جیغ کشیدید که با حرف مسئول سینما ساکت شدید
نمیخواستی به گوشیت نگاه کنی چون میترسیدی و از یوری دوستت خواستی
″خانم ترسو″
+ یعنی کیه؟
″جیمین″
+چییییی جواب ندیاااااا
″مثلا شوهرته چجوری جواب ندم؟ ″
+ نگفتم میام اینجا
″بدبخت شدیم که...″
+وای چیکار کنم همش تقصیر توعه
″جواب بده تا شک نکرده″
+بباشه
گوشیو یرداشتی و روی گوشت فیکسش کردی
+ججیمین
-ا.ت من خونم تو کجایی
+مممن ...
- کجاییی
با دادی که زد از ترس گوشیت افتاد و بازم صدای مسئول سینما که یک مرد هم بود بیرون اومد
چشماتو روی هم فشار دادی و خواستی گوشیت رو برداری که متوجه قطع شدنش شدی از ترس چشماتو تا اخرین حد گشاد کردی بدون توجه به ادمایی که داخل سالن بودن شروع کردی به جیغ جیغ کردن که یوری جلوی دهنت رو گرفت و از سالن بیرونت کشید
با رسیدنتون به بیرون از سینما دستش رو گاز گرفتی که وحشی گفت و فرار کرد با دیدن کاری که کرد با ترس به دوییدنش نگاه کردی و داد زدی
+ یوریییییییییییی
- سیس
با شنیدن صدای جیمین دقیقا پیش گوشت متوجه دلیل دوییدن یوری شدی و حتی نمیخواستی برگردی که جیمین رو ببینی با حلقه شدن دستشو پرت شدنت روی شونش برای اینکه جیغ نکشی با دستات جلوی دهنت رو گرفتی و ساکت موندی
در پشت ماشین رو باز کرد و تورو اونجا گذاشت بدون هیچ حرفی روت خزید و در هارو با ریموت قفل کرد تا نتونی تکون بخوری یا فرار کنی نگاه سطحی به لباس کاملا بازت انداخت و عصبی کلش رو تو تنت پاره کرد با این کارش دستات رو روی بدنت قرار دادی که دستتو گرفت و با تیکه های لباست بالای سرت بست
با ترس به چشماش نگاه میکردی که با دیدن چشمات لحظه ای مکس کرد اما بعد روت خم شد و گنار گوشت لب زد
-بیبی سرکش وقتی حتی ددی نمیخواد اجوما بدنت رو ببینه بعد اینکارارو میکنه باید تنبیه شه مگه نه پارک ا.ت
+جیمین من...
لبشو محکم روی لبات کوبوند و شروع کرد با ولع بوسیدنت بدون اختیار با بوسش همراهیش کردی و دائم مک های کوچیکی از لباش میزدی
دستشو سمت پوسیت برد و شروع کرد به مالیدنش از حسی که بابت تنبیه هاش بهت منتقل میکرد لذت میبردی و بجای اختلاف سعی میکردی با دردناک بودنشون کنار بیای
(منبع:تلگرام..btsswan)
۵۴.۵k
۱۲ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.