part 32 Dark love

لباس سفیدی که انتخاب کرده بودم رو پوشیدم و یه میکاپ لایت انجام دادم و بعد از زدن ادکلن خنک و شیرینی مورد علاقم که خودم واقعا عاشقش بودم رو زدم و کفشای پاشنه بلنده سفیدکوه پوشیدمو کیف دستی کوچیکمو برداشتم و به سمت در اتاقم رفتم در رو باز کردم و رفتم پایین که با جیمین و ته روبه رو شدم که نشسته بودن و منتظر ما بودن وقتی جیمین چشمش به من افتاد چشماش برق زد
پس پارک جیمین دوباره تصمیم گرفته بود دوباره اینجوری بهم نگاه کنه
ته دلم خوشحال شدم اما قرار بود این بی تفاوتی هاش نسبت به خودمو جبران کنم پس ادامه ی پله هارو رفتم پایین و رفتم روبه روشن ایستادم که ته گفت
=بچه میدزدنت بابات تورو سپرده به من(با خنده و شوخی)
+عه نه بابا جدی میگی
=اوهوم
یهو جیمین یه سرفه ی فیک کرد که اعلام حضور کنه اما من یه نیم نگاه فقط بهش کردم که گفت
_زیباشدی لیدی
+میدونم مستر پارک
یهو صدای بورام و نینا اومد و بعدش بقیه ی بچه ها ام اومدن دوباره ایندفعه هم جیمین اومد نظر بده و بگه که من برم تو ماشین اون اما چون میخواستم رفتار های رو جبران کنم قرار شد من با شوگا بیام و کوک و بورام هم باهم بیان و ته و نینا هم باهم بیان
و جین و جیمین هم باهم با یه ماشین بیان نگاه های عصبی جیمین رو میتونستم حس کنم و قشنگ معلوم بود حسودیش شده که من می‌خوام با شوگا بیام
از خونه راه افتادیم سمت بار وقتی رسیدیم
....
بچه ها استایل هارو همینجا گزاشتم
اسلاید۲=ا.ت. اسلاید۳=استایل نینا. اسلاید ۴=استایل بورام
بقیه استایل ها پست بعدیه
پارت بعدی هم یکم دیگ میزارم🦋