پارت ۷۳ Blood moon
پارت ۷۳ Blood moon
کوک:زود باش سوار شو دیگه دیر میشه
دختره با ناز سوار شد
؟:خوب عزیزم نگفتی این کیه؟
جونگکوک هیچی نگفت وبه من نگاه کرد،بهش نگاه کردم و پوزخند زدم
کوک:خوب ایشون دخترخاله بنده هستن خانم ا/ت ایشونم دوست دختر بنده
پسره ی بیشعور بچش داره تو شکمم من بزرگ میشه اونوقت میگه دخترخالشم
؟:نگفته بودی دخترخالت میاد
خوبه حالا به تو گفته خاله و دخترخاله داره من که شوهرمه نمیدونم اصلا کی هست
دختره باحسی که توش حسادت موج میزد گفت
؟:مگه نگفتی تنهایی اگه میدونستم همراه داری که نمیومدم
کوک:لوس نشو دیگه حالا ادرس اونجایی که بچه رو سقط کردی بده
؟:واس چی میخوای؟
کوک:حالا تو اون ادرسو بده
؟:گند زدی؟
کوک:خب حالا...ادرسو بده شر بچه رو بکنم
اینا داشتن درمورد بچه ی من حرف میزدن
اعصابم خورد شده بود
ا/ت:من این بچه رو سقطش نمیکنم...این صدبار
کوک:ا/ت ما قبلا باهم حرف زدیم
ا/ت:جوابتو گرفتی اقا...اگه بخوای این بچه رو سقط کنی باید
از روی جنازه ی من رد بشی
دختره با تعجب گفت
؟:کوک تو با دخترخالت ریختی بهم؟
کوک:اونروزش مست بودم
با حرص گفتم...
کوک:زود باش سوار شو دیگه دیر میشه
دختره با ناز سوار شد
؟:خوب عزیزم نگفتی این کیه؟
جونگکوک هیچی نگفت وبه من نگاه کرد،بهش نگاه کردم و پوزخند زدم
کوک:خوب ایشون دخترخاله بنده هستن خانم ا/ت ایشونم دوست دختر بنده
پسره ی بیشعور بچش داره تو شکمم من بزرگ میشه اونوقت میگه دخترخالشم
؟:نگفته بودی دخترخالت میاد
خوبه حالا به تو گفته خاله و دخترخاله داره من که شوهرمه نمیدونم اصلا کی هست
دختره باحسی که توش حسادت موج میزد گفت
؟:مگه نگفتی تنهایی اگه میدونستم همراه داری که نمیومدم
کوک:لوس نشو دیگه حالا ادرس اونجایی که بچه رو سقط کردی بده
؟:واس چی میخوای؟
کوک:حالا تو اون ادرسو بده
؟:گند زدی؟
کوک:خب حالا...ادرسو بده شر بچه رو بکنم
اینا داشتن درمورد بچه ی من حرف میزدن
اعصابم خورد شده بود
ا/ت:من این بچه رو سقطش نمیکنم...این صدبار
کوک:ا/ت ما قبلا باهم حرف زدیم
ا/ت:جوابتو گرفتی اقا...اگه بخوای این بچه رو سقط کنی باید
از روی جنازه ی من رد بشی
دختره با تعجب گفت
؟:کوک تو با دخترخالت ریختی بهم؟
کوک:اونروزش مست بودم
با حرص گفتم...
۱۰.۰k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.