اگه دقت باشه من زودتر از دستم در میرفت.*یه آپشن آشنا* مدا
اگه دقت باشه من زودتر از دستم در میرفت.*یه آپشن آشنا* مدام بهت میگم مورفین چون* زخمامو میبوسی عین یه اینکه بین پنجههای شصت پات خودتو کشیدی به لبام و رسوندی بالا با لبات *گرفتی قفلشو* 🪢😿 اصلا فکرشم نمیکردم اونقد اداشو خوب در بیاری
قول میدم ي آرزو کنی همونجا ۳۳ بار تکرار به یادت بیارم.
قول میدم یه خونه ی امن واست شم یه جای گرم ، نرم ، *آرزو* ، آروم ، باز خیلی آروم^
اونجا پر از چیزایی که دوستایی زیادی قراره پیدا میکنی: و دهنت قرص و شکلات رد طعم میشه ، رسیدن به تو{{و امثال شکمُ و لبت و موهاتو ، قلبتو ، زانویی که با دستام کمکشون میکنم به ماساژ ردیف شه}}یکی از نیازای منه اگه هروقت فهمیدی :): هرچند کل اعضای تنم شده فکر تو وصلان. مثه آزمایش خون. اما منتها بالعکسش انرژی و مراقبیدونهبودنقلبتو رو تو از طریق سوزن بجای خون گرفتن ، میرسونن. هرچند اون سوزنه درد کوچکی دارد که *همانست کهمیگی ریختم.*
اونجارُ عین پوشک مخصوص سایز تو میزارم واسِ مالِ خودت ، بینفهمی میکنیم ، با آتش آرامش اعتمادای قرمزتو واسم تو قلک جمعشون میکنی ، حسرتای نخورده رو میکنیم و میخوریم و *مواظب کنج لبت هستیم* با اونا قاطی نشه.
قول میدم ي آرزو کنی همونجا ۳۳ بار تکرار به یادت بیارم.
قول میدم یه خونه ی امن واست شم یه جای گرم ، نرم ، *آرزو* ، آروم ، باز خیلی آروم^
اونجا پر از چیزایی که دوستایی زیادی قراره پیدا میکنی: و دهنت قرص و شکلات رد طعم میشه ، رسیدن به تو{{و امثال شکمُ و لبت و موهاتو ، قلبتو ، زانویی که با دستام کمکشون میکنم به ماساژ ردیف شه}}یکی از نیازای منه اگه هروقت فهمیدی :): هرچند کل اعضای تنم شده فکر تو وصلان. مثه آزمایش خون. اما منتها بالعکسش انرژی و مراقبیدونهبودنقلبتو رو تو از طریق سوزن بجای خون گرفتن ، میرسونن. هرچند اون سوزنه درد کوچکی دارد که *همانست کهمیگی ریختم.*
اونجارُ عین پوشک مخصوص سایز تو میزارم واسِ مالِ خودت ، بینفهمی میکنیم ، با آتش آرامش اعتمادای قرمزتو واسم تو قلک جمعشون میکنی ، حسرتای نخورده رو میکنیم و میخوریم و *مواظب کنج لبت هستیم* با اونا قاطی نشه.
۳.۵k
۲۸ خرداد ۱۴۰۱