دنیای زیبای من پارت⁶

دایون
من رفتم تست دادم بعد منو هلیا نشستیم و باهم حرف زدیم بعد رفتم تا ببینم جواب تستی که دادم منفی یا مثبت دیدم منفیع
+(ترکیدن از خنده)وای هلیا دیگه تو حدس نزن
/بیشعور خب گفتم شاید اگه این نیست پس چیه
+نمیدونم راستی کوک رو صدا بزن بیاد تو پیش جیمین باش
/اوک بیبی
/کوکی
-بله هلی
/برو دایون کارت داره
-باش
کوک
هلیا گفت برم اتاق دایون کارم داره رفتم اتاق
-خب بیبی چیزی شده
+اوه عشقم میخواستم یچیزی رو بگم
-بگو
+من چند روز بود که از بوی غذا حالم بد میشود هنوز هم میشه هلیا گفت شاید باردار باشم برام یه بیبی چک گرفت تا ببینم جواب مثبته یا نه جواب منفی بود😂
-(ترکیدن از خنده) عجب حدس زن خوبی
+اره خب اگه باردار نیستم پی چمه؟
-فردا که من باید با جیمین و بقیه پسرا بریم کمپانی و تا شب نیستم پس با هلی برو دکتر بعد جوابش رو به من بگو اوک؟
+اهوم
رفتم و لب دایون رو بوسیدم
رفتیم پیش هلیا و جیمین
-خب ما اومدیم
/خوش امیدید
+اونی من
/جونم
+میای اشپزخونه
/اره حتما
/راستی کوک موضوع رو به جیمین بگو دوم هنگه
-اوک😂
/😂
/خب چی شد
+اومممم کوک گفت فردا با هم بریم دکتر چون پسرا باید برن کمپانی و تا شب نیستن پس من و تو میریم دکتر بیستم چمه؟
/اوک
شب
کوک
منو دایون رفتیم بخوابیم وقتی رفتیم تو اتاق دیدیم..........

✩.･*:｡≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:｡✩
خماری😂
ببخشید کم بود🤍🧸
حمایت کنید بیبی هام🍩🍻
شرط برای پارت 7: 6 لایک