سلامم ●

سلامم ●
[پارت۶]🫧


سونگ هان همونجا ازش لب گرفتو گف دوستت دارم:)*
گو وون سرخ شد و فرار کرد:*

انقد حالش بد بود که فردای اون روز مدرسه هم نیومد بلاخره سونگ ها بایه دست گل و نامه ی معذرت خواهی رفت پیشش و فایده ای هم نداشت

چند ساعت بعد:

گو وون :وای نهه ابروم رفت چرا منو بوسید!
از گوشی گو وون صدای پیام اومد!
سونگ هان نوشته بود:گو وون من دوستت دارم:)
گو وون:الان چی بنویسم چیکار کنم چه واکنشی نشون بدممم؟!!

گو وون بعد د کلی فکر گفت منم دوستت دارم ولی تو خیلی کار بدی کردی !^.
سونگ هان:معذرت میخام دیگه تکرار نمیشهه
گو وون :باشه پر رو نشو !♡
چون خیلی اسرار کردی ها وگرنه دلم نمیخواست حتی ببینمت^♥︎ لطفا هر وقت خواستی کار های+18انجام بدی بهم اطلاع بده♥︎\

فردا صبح:

(سونگ هان زود تر از همه به مدرسه اومده بود و گو وون هم همینطور،کلاس هنوز شروع نشده بود که

سونگ هان:میشه بریم تو دستشویی ازت لب بگیرم؟؟!
گو وون:اممممم..... آآآ
`تا گو وون-آ- رو گفت سونگ هان گو وون برد تو دستشویی و...

با تموم وجود ازش لب گرفت:

پارت بعد میخای حمایت کن:)💞🫧