رویای شیرین
پارت ۳
_رد کن ببینم چقد پول داری.
پولیایی که بابام ازش گرفته بود و بهش دادم.
_اینکه که کمه.
+ولی تا جایی که میدونم پدرم همینقدر پول بهتون بدهکار بود.
_آره خب،ولی نظرت چیه خودتم یه کاری برام بکنی؟
با تموم شدن این حرفش از پشت میزش بلند شد و به سمت من اومد و با اون دستای کثیفش دستامو گرفت.
+ولم کن عوضی.
_اووو هانی تازه اولشه،چرا اینجوری میکنی؟
با پام زدم به جای حساسش و اونم دستامو ول کرد،از فرصت استفاده کردمو به سمت در دویدم.
_وایسا حرومزاده ی...
قبل از تموم شدن حرفش از اونجا خارج شدم.
با تمام عصبانیتی که داشتم به سمت خونه رفتم.
به محض اینکه رسیدم،با تمام عصبانیتم گفتم:
هییییی کیم شین سوا (اسم نامادری)من دیگه قرار نیس برا بدهکاری های اون کاری کنم.
÷یواششش چرا داری وحشی بازی در میاری؟چته؟
+چرا خودت براش کاری نمیکنی؟
بلخره شوهرت بود (با تمسخر)
÷چرا باید کاری کنم؟
تو دخترشی باید برا بابا جونت هر کاری بکنی.
+خفه شو که هر چی میکشم از دست توعه.
چطور بود؟
راستی عکس فیک تغییر کرده.
_رد کن ببینم چقد پول داری.
پولیایی که بابام ازش گرفته بود و بهش دادم.
_اینکه که کمه.
+ولی تا جایی که میدونم پدرم همینقدر پول بهتون بدهکار بود.
_آره خب،ولی نظرت چیه خودتم یه کاری برام بکنی؟
با تموم شدن این حرفش از پشت میزش بلند شد و به سمت من اومد و با اون دستای کثیفش دستامو گرفت.
+ولم کن عوضی.
_اووو هانی تازه اولشه،چرا اینجوری میکنی؟
با پام زدم به جای حساسش و اونم دستامو ول کرد،از فرصت استفاده کردمو به سمت در دویدم.
_وایسا حرومزاده ی...
قبل از تموم شدن حرفش از اونجا خارج شدم.
با تمام عصبانیتی که داشتم به سمت خونه رفتم.
به محض اینکه رسیدم،با تمام عصبانیتم گفتم:
هییییی کیم شین سوا (اسم نامادری)من دیگه قرار نیس برا بدهکاری های اون کاری کنم.
÷یواششش چرا داری وحشی بازی در میاری؟چته؟
+چرا خودت براش کاری نمیکنی؟
بلخره شوهرت بود (با تمسخر)
÷چرا باید کاری کنم؟
تو دخترشی باید برا بابا جونت هر کاری بکنی.
+خفه شو که هر چی میکشم از دست توعه.
چطور بود؟
راستی عکس فیک تغییر کرده.
۲.۸k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.