رقت انگیز...

تاحالا به یه آدم رقت انگیز بر خوردی؟
اگر عمق و سیاهی کلمه رقت انگیز رو حس نمیکنی پس یعنی نه، به همچین ادمی بر نخوردی...
افرادی که میتونن فقط با نگاهشون تو رو برنجون اند، به چشمات زل میزنن با زبونشون چاقو رو تو قلبت فرو میکنن، کار آسونی نیست، به هیچ وجه، شاید فقط برای ما آسون نیست، برای ما که به چیزی به نام قلب ایمان داریم.
حتی جلوشون ایستادن هم کار آسونی نیست،
بغضت رو قورت میدی سعی میکنی اشکات از چشمت فرو نریزن، میخوای مثل خودشون آدم سنگدلی باشی، ولی نمیتونی، شایدم نمیخوای،نمیخوای مثل اون باشی، پس هیچ راهی برات باقی نمی مونه جز سکوت کردن و گوش دادن به ترک خوردن قلبت، دردناکه خیلی دردناک، خودت رو مقصر میدونی، به خودت میگی ضعیف. میپرسی، چرا نتونستم بجنگم؟
اما تنها گناه وجود تو اینکه سیاه نیست....
تو روحتم خبر نداشت ادم ها میتونن انقدر بی رحم باشن و حالا مدام زمزمه میکنی، کاش هیچوقت به این آدم بر نمیخوردم،
رفقا خواستم بگم، همه مون تو زندگی مقابل همچین آدم هایی بودیم
پس تنها نیستید:)