پارت 6 کاکتوس رنگی 🌵🌈
اون واقعا با اون لباس ی سرگرد شده بود
ج : ات راننده رو صدا کن
ا : باشع
راننده رو صدا کردم
تا اومدم ب کوک بگم بیا رو پشتم
صدایی از پشتم شنیدم
برگشتم دیدم نامیه بهش سلام کردم
ا : آقای کیم شما برید من سرگرد رو کیارم
ن : باگفتن این حرف قلبم درد چرفت و بهش گفتم : ن نمیخواد بهش کمک میکنم
ا : آخه ....
ن : گفتم خودم میارمش
ا :پس من میرم پایین
ن : باشع برو ماهم میایم
ج : هینوگ من ی عالاقه ایی ب ات پیدا کردم هنوز ۵ هفته نشده انفد زود وابسته شدم
ن : ........................
ن : عامممم خب بریم ؟
ن: اوکی بریم
ات ویو : پایین وایستاده بودم
بعد از چند مین رسیدم
نامجون پیاده شد و زنگ رو زد
من هم پیاده شدم و ب کوک کمک کردم که بشه و نشوندمش رو ویلچر
بعد از چند مین یه پسر خیلی خیلی جذاب اومد بیرون و نامجون گف : به به کیم تهیونگ از این طرفا
اوکی و صداش خیلی خدا بود
بهش تعظیم کردم و
گف : جوننننننننننننن چ بانوی زیبایی
درخدمت مادمازل
یه نیشحندکیوت زدم و کوک هم یه سلام سردی کرد
رفیتیم داخل باع یه پسر کیوت کومچولو
اون پر باغ بود :)))))
حدس میزنید کی باشه این پسر کیوت ما ؟:)
ج : ات راننده رو صدا کن
ا : باشع
راننده رو صدا کردم
تا اومدم ب کوک بگم بیا رو پشتم
صدایی از پشتم شنیدم
برگشتم دیدم نامیه بهش سلام کردم
ا : آقای کیم شما برید من سرگرد رو کیارم
ن : باگفتن این حرف قلبم درد چرفت و بهش گفتم : ن نمیخواد بهش کمک میکنم
ا : آخه ....
ن : گفتم خودم میارمش
ا :پس من میرم پایین
ن : باشع برو ماهم میایم
ج : هینوگ من ی عالاقه ایی ب ات پیدا کردم هنوز ۵ هفته نشده انفد زود وابسته شدم
ن : ........................
ن : عامممم خب بریم ؟
ن: اوکی بریم
ات ویو : پایین وایستاده بودم
بعد از چند مین رسیدم
نامجون پیاده شد و زنگ رو زد
من هم پیاده شدم و ب کوک کمک کردم که بشه و نشوندمش رو ویلچر
بعد از چند مین یه پسر خیلی خیلی جذاب اومد بیرون و نامجون گف : به به کیم تهیونگ از این طرفا
اوکی و صداش خیلی خدا بود
بهش تعظیم کردم و
گف : جوننننننننننننن چ بانوی زیبایی
درخدمت مادمازل
یه نیشحندکیوت زدم و کوک هم یه سلام سردی کرد
رفیتیم داخل باع یه پسر کیوت کومچولو
اون پر باغ بود :)))))
حدس میزنید کی باشه این پسر کیوت ما ؟:)
۱۵.۶k
۰۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.