شب بی نظیر
_ نه ناراحت نیستم... شبمون رو بخاطر این جور چیزا خراب نمیکنم
# خب خیالم راحت شد
برش زمانی **** ساتورو با پیشبند گل گلی ..
_ بابا گاز کم کن سوختتتتتتتتتتتتتتتتت
# الان کم میکنم .....
+ ساکورا داشت فلفل دلمه ای رو خورد میکرد
_ بابا اون سس رو از یخچال به من میدی؟
# اره ... بیا بگیر
_ تابه رو هم بزن بابا ته نگیره
# باشه ....
+ بعد از ولی بد بختی غذا رو درست کردن
میز رو خیلی تمیز چیدن
و رفتن که آماده بشن ......
_ من حاضرم..
# منم ... خب تا اونا برسن من میرم یه قهوه درست کنم با هم بخوریم
_ رفتم سر بالکن و روی مبل بالکن نشستم
_ بابا اومد کنارم نشست ....
_ دستشو گذاشت رو سرم و موهامو ناز کردم
# خوبی عزیزم؟
_ اره .... تا حالا انقدر خوشحال نبودم
# سردت نیست ...
_ نه خوبه
# راضی نشدم ... رفتم یه شال آوردم و رو شونش گذاشتم
_ اه ... ممنونم
_ بابا ... تو قهوه شکر ریختی .. خیلی خوب شده
# اره قهوه زیاد تلخ باشه تا معده آدمو میسوزونه
_ اره ...
_ رو پای بابام دراز کشیدم.. چشمام سنگین شد خوابم برد ... فکر نکنم زیاد خوابیده باشم
# ساکورا .... عزیزم پاشو
_ هنوز تو بالکن بودیم ... زمان زیادی نخوابیده بودم
_ الان پا میشم بابا
# خیلی خسته بودی گفتم یکم بخوابی
به نفعته
_ اره خیلی خسته بودم
(دینگ دینگ )
# بلاخره اومدن... دستشو گرفتم و بلند شد
_ رفتم رو مبل نشستم
# خوش اومدینننننن
@ ممنون
÷ ممنونم گوجو سنسه
× ممنون
÷ سلام ساکورا سان
_ سلام سلام خیلی خوش اومدین
_ بابا بو سوختگی نمیاد ؟
# خاک بر سرم زیر قهوه رو خاموش نکردم
@ ای خدا
@ چه خبر ساکورا ؟
_ سلامتی
# خب بیاین شام بخوریم
برش زمانی ***بعد از شام
_ حضار محترم چای می خورین یا قهوه ؟
@ قهوه
÷ قهوه
# پنج تا قهوه لطفا
_ باشه الان درست می کنم
_ بفرمایید اینم از قهوه هاتون
#@÷× ممنونم
_ نوش جان
_ بعد از اینکه قهوه ها رو خوردن ۱ ساعت نشستن بعدش رفتن
_ ساعت ۱۲ بود .... خیلی خسته بودم
_ بابام داشت ظرف ها رو میشست منم لباسام رو داخل اتاق عوض کردم بعدش هم مثل جنازه رو تخت افتادم و خوابم برد
# ساکو_____
# خوابید .... وقت کرم ریزیه
_ خیلی خواب داشت بهم انرژی میداد که دیدم یکی با بالش زد تو کلم
_ کی بوددددددد.... بابا
# زود باش ..... بالشتو بردار تا منو شکست ندی نمیزارم بخوابی
_ بالش برداشتم تا تونستیم همو زدیم
_ خیلی می خندیدم .... خیلی بهم خوش گذشت
# ضربه آخرت خیلی خوب بود
_ نفس نفس میزدم..... ار....ه
# وای .... خیلی خوش گذشت
_ آب...... می ....خوری .... با ...با
# به نظر من وایستا یکم نفست بالا بیاد
بعد برو آب بخور
_ با...شه
_ رفتم سر پنجره یکم نفس تازه کردم...بهتر بودم
# خب خیالم راحت شد
برش زمانی **** ساتورو با پیشبند گل گلی ..
_ بابا گاز کم کن سوختتتتتتتتتتتتتتتتت
# الان کم میکنم .....
+ ساکورا داشت فلفل دلمه ای رو خورد میکرد
_ بابا اون سس رو از یخچال به من میدی؟
# اره ... بیا بگیر
_ تابه رو هم بزن بابا ته نگیره
# باشه ....
+ بعد از ولی بد بختی غذا رو درست کردن
میز رو خیلی تمیز چیدن
و رفتن که آماده بشن ......
_ من حاضرم..
# منم ... خب تا اونا برسن من میرم یه قهوه درست کنم با هم بخوریم
_ رفتم سر بالکن و روی مبل بالکن نشستم
_ بابا اومد کنارم نشست ....
_ دستشو گذاشت رو سرم و موهامو ناز کردم
# خوبی عزیزم؟
_ اره .... تا حالا انقدر خوشحال نبودم
# سردت نیست ...
_ نه خوبه
# راضی نشدم ... رفتم یه شال آوردم و رو شونش گذاشتم
_ اه ... ممنونم
_ بابا ... تو قهوه شکر ریختی .. خیلی خوب شده
# اره قهوه زیاد تلخ باشه تا معده آدمو میسوزونه
_ اره ...
_ رو پای بابام دراز کشیدم.. چشمام سنگین شد خوابم برد ... فکر نکنم زیاد خوابیده باشم
# ساکورا .... عزیزم پاشو
_ هنوز تو بالکن بودیم ... زمان زیادی نخوابیده بودم
_ الان پا میشم بابا
# خیلی خسته بودی گفتم یکم بخوابی
به نفعته
_ اره خیلی خسته بودم
(دینگ دینگ )
# بلاخره اومدن... دستشو گرفتم و بلند شد
_ رفتم رو مبل نشستم
# خوش اومدینننننن
@ ممنون
÷ ممنونم گوجو سنسه
× ممنون
÷ سلام ساکورا سان
_ سلام سلام خیلی خوش اومدین
_ بابا بو سوختگی نمیاد ؟
# خاک بر سرم زیر قهوه رو خاموش نکردم
@ ای خدا
@ چه خبر ساکورا ؟
_ سلامتی
# خب بیاین شام بخوریم
برش زمانی ***بعد از شام
_ حضار محترم چای می خورین یا قهوه ؟
@ قهوه
÷ قهوه
# پنج تا قهوه لطفا
_ باشه الان درست می کنم
_ بفرمایید اینم از قهوه هاتون
#@÷× ممنونم
_ نوش جان
_ بعد از اینکه قهوه ها رو خوردن ۱ ساعت نشستن بعدش رفتن
_ ساعت ۱۲ بود .... خیلی خسته بودم
_ بابام داشت ظرف ها رو میشست منم لباسام رو داخل اتاق عوض کردم بعدش هم مثل جنازه رو تخت افتادم و خوابم برد
# ساکو_____
# خوابید .... وقت کرم ریزیه
_ خیلی خواب داشت بهم انرژی میداد که دیدم یکی با بالش زد تو کلم
_ کی بوددددددد.... بابا
# زود باش ..... بالشتو بردار تا منو شکست ندی نمیزارم بخوابی
_ بالش برداشتم تا تونستیم همو زدیم
_ خیلی می خندیدم .... خیلی بهم خوش گذشت
# ضربه آخرت خیلی خوب بود
_ نفس نفس میزدم..... ار....ه
# وای .... خیلی خوش گذشت
_ آب...... می ....خوری .... با ...با
# به نظر من وایستا یکم نفست بالا بیاد
بعد برو آب بخور
_ با...شه
_ رفتم سر پنجره یکم نفس تازه کردم...بهتر بودم
۱.۵k
۰۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.