۲۵
یونجین. چیی
سارینا و یونجینو رایدس و نورا تو شک بودن
بغضم دوباره ترکید
لوکاس. ا ات
لوکاس دودل بود بغلم کنه یا نه که خودم خودمو انداختم تو بغلش
لوکاس. ا ات چرا انقدر داغی تو
ته ویو
کوک هیچ دفاعی نمیکردو فقط من میزدمش
&من ات رو امانت دستت دادم اما تو..
یکو زدم تو گوشش
&با اینکه چند دقیقه پیش بحث بود باز دست بردار نبودی
یکی دیگه زدم
&زورت به یه دختر کوچیک تر از خودتم میرسه مرتیکه هوسباززز
یکی محکم زدم که صورت افتاد رو ات که بغل لوکاس بود
~ازش فاصله بگیر عوضییی
با تمام وجود دوید سمت اتو لوکاس
با سرعت خیلیی زیاد یکی زد به لوکاس که لوکاس خون دماغ شدو بیهوش شد
=لوکاسس
لیدیا. داداش
ات ویو
از بس تو شک بودم حرف زدن یادم رفته بود
رایدس. عوضیه کثافط
میخواست رایدس که دستش رو پام بودو بزنه که چاقوی میوه که روی پاتختی بودو برداشتمو سمتش گرفتم که سرجاش وایستاد
سارینا و یونجینو رایدس و نورا تو شک بودن
بغضم دوباره ترکید
لوکاس. ا ات
لوکاس دودل بود بغلم کنه یا نه که خودم خودمو انداختم تو بغلش
لوکاس. ا ات چرا انقدر داغی تو
ته ویو
کوک هیچ دفاعی نمیکردو فقط من میزدمش
&من ات رو امانت دستت دادم اما تو..
یکو زدم تو گوشش
&با اینکه چند دقیقه پیش بحث بود باز دست بردار نبودی
یکی دیگه زدم
&زورت به یه دختر کوچیک تر از خودتم میرسه مرتیکه هوسباززز
یکی محکم زدم که صورت افتاد رو ات که بغل لوکاس بود
~ازش فاصله بگیر عوضییی
با تمام وجود دوید سمت اتو لوکاس
با سرعت خیلیی زیاد یکی زد به لوکاس که لوکاس خون دماغ شدو بیهوش شد
=لوکاسس
لیدیا. داداش
ات ویو
از بس تو شک بودم حرف زدن یادم رفته بود
رایدس. عوضیه کثافط
میخواست رایدس که دستش رو پام بودو بزنه که چاقوی میوه که روی پاتختی بودو برداشتمو سمتش گرفتم که سرجاش وایستاد
۱۴.۸k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.