فیک مرگ آرومp5
P5
یک ساعتی گذشت و نامجون از کافه رفت .
ا/ت: سرمون خیلی شلوغ بود و همه در گیر بودن.
پلاستیک آشغالا رو برداشتم تا بذارمشون بیرون .
نامشخص:اوه لیدی اون پلاستیک خیلی سنگینه
بزارید کمکتون کنم .
ا/ت:نه ممنونم خودم میت..ونم (پلاستیک و ازش گرفتم )
ا/ت:برای تشکر خم شدم که با یه دستمال روی دهنم مواجه شدم و بدنم بی حس شد وسیاهی مطلق
نامشخص:رئیس دستورتون انجام شد .
فلش پیش نامی:رسیدم عمارت و دوش گرفتم حوله پیچ روی تخت دراز کشیدم گوشیم زنگ خورد .
یونگی :نامجونا آمارشو در آوردم.
نامی:خب ؟
یونگی:اسمش ا/ت هست خانوادش از کره رفتن و هنوز دانشگاه نرفته .خانوادش بدهی خیلی زیادی دارن که سال به سالم بیشتر میشه و اون داره کم کم پرداختش میکنه.
نامی:اوکی
بادیگارد :قربان آوردیمش
نامی:خوبه اومدم
ا/ت کاملا بیهوش بود.
نامی:چند ساعته بیهوهشش کردید؟
بادیگارد:حدودا دو ساعت .
نامی:رو به آجوما :یکی از اتاقارو براش آماده کن .
آجوما:چشم الان انجامش میدم .
نامی:صبر کن
آجوما:بله رئیس؟
نامی:اتاق دایون رو براش آماده کن .
آجوما:چی؟ مطمئنید؟
نامی:کاری که بهت گفتم رو انجام بده
آجوما :چشم رئیس.
نامی:بایکی از خدمتکارا برو هرچی لازمه بخره
آجوما:ایشون خیلی اینجا می مونن؟
نامی:فک کنم قوانین رو یادت نیست برو و کارت رو بکن .
آجوما :عذر میخام .
(اتاقی که آماده کرده رو میزارم)
شرط پارت بعد ۷ تا لایک و ۸ دنبال کننده
یک ساعتی گذشت و نامجون از کافه رفت .
ا/ت: سرمون خیلی شلوغ بود و همه در گیر بودن.
پلاستیک آشغالا رو برداشتم تا بذارمشون بیرون .
نامشخص:اوه لیدی اون پلاستیک خیلی سنگینه
بزارید کمکتون کنم .
ا/ت:نه ممنونم خودم میت..ونم (پلاستیک و ازش گرفتم )
ا/ت:برای تشکر خم شدم که با یه دستمال روی دهنم مواجه شدم و بدنم بی حس شد وسیاهی مطلق
نامشخص:رئیس دستورتون انجام شد .
فلش پیش نامی:رسیدم عمارت و دوش گرفتم حوله پیچ روی تخت دراز کشیدم گوشیم زنگ خورد .
یونگی :نامجونا آمارشو در آوردم.
نامی:خب ؟
یونگی:اسمش ا/ت هست خانوادش از کره رفتن و هنوز دانشگاه نرفته .خانوادش بدهی خیلی زیادی دارن که سال به سالم بیشتر میشه و اون داره کم کم پرداختش میکنه.
نامی:اوکی
بادیگارد :قربان آوردیمش
نامی:خوبه اومدم
ا/ت کاملا بیهوش بود.
نامی:چند ساعته بیهوهشش کردید؟
بادیگارد:حدودا دو ساعت .
نامی:رو به آجوما :یکی از اتاقارو براش آماده کن .
آجوما:چشم الان انجامش میدم .
نامی:صبر کن
آجوما:بله رئیس؟
نامی:اتاق دایون رو براش آماده کن .
آجوما:چی؟ مطمئنید؟
نامی:کاری که بهت گفتم رو انجام بده
آجوما :چشم رئیس.
نامی:بایکی از خدمتکارا برو هرچی لازمه بخره
آجوما:ایشون خیلی اینجا می مونن؟
نامی:فک کنم قوانین رو یادت نیست برو و کارت رو بکن .
آجوما :عذر میخام .
(اتاقی که آماده کرده رو میزارم)
شرط پارت بعد ۷ تا لایک و ۸ دنبال کننده
۶.۴k
۰۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.