* چند پارتی از جیمین * 🌚
* چند پارتی درخواستی *
جیمین بدن ا/ت رو درآغوش گرفت و آروم اروم اشک میریخت.
جیمین: عزیزم خوبی؟ اگه صدام رو میشنوی جواب بده..
صدای ا/ت به زور درمیومد و سعی داشت با جیمین حرف بزنه.
ا/ت: جیمین..من..دوست..دارم
...
از زبان ا/ت:
درحالی که داشت پتو رو روم میکشید دستاش رو گرفتم و نزدیک صورتم بردم.
ا/ت: خیلی گرمن!
جیمین: ( خنده )
ا/ت: میشه همینجا بمونی؟
کنارم دراز کشید.
جیمین: باید استراحت کنی. بخواب.
ا/ت: هنوزم منو دوست داری؟
چشمای جیمین که روی هم بود، باز شد و به صورت ا/ت خیره شد.
جیمین: چی فکر میکنی؟
ا/ت: نمیدونم..نمیدونم..میترسم اگه...
جیمین لب هاش رو روی لبای ا/ت میذاره و به آرومی معشوقش رو میبوسه..
جیمین: فرقی نمیکنه چه اتفاقی بیوفته من همیشه قلبم متعلق به توعه..
( پایانی خوش )
...
لایک
🌚✨
لطفا اگه خوندید و خوشتون اومد، من رو با حمایتاتون خوشحال کنید:)
جیمین بدن ا/ت رو درآغوش گرفت و آروم اروم اشک میریخت.
جیمین: عزیزم خوبی؟ اگه صدام رو میشنوی جواب بده..
صدای ا/ت به زور درمیومد و سعی داشت با جیمین حرف بزنه.
ا/ت: جیمین..من..دوست..دارم
...
از زبان ا/ت:
درحالی که داشت پتو رو روم میکشید دستاش رو گرفتم و نزدیک صورتم بردم.
ا/ت: خیلی گرمن!
جیمین: ( خنده )
ا/ت: میشه همینجا بمونی؟
کنارم دراز کشید.
جیمین: باید استراحت کنی. بخواب.
ا/ت: هنوزم منو دوست داری؟
چشمای جیمین که روی هم بود، باز شد و به صورت ا/ت خیره شد.
جیمین: چی فکر میکنی؟
ا/ت: نمیدونم..نمیدونم..میترسم اگه...
جیمین لب هاش رو روی لبای ا/ت میذاره و به آرومی معشوقش رو میبوسه..
جیمین: فرقی نمیکنه چه اتفاقی بیوفته من همیشه قلبم متعلق به توعه..
( پایانی خوش )
...
لایک
🌚✨
لطفا اگه خوندید و خوشتون اومد، من رو با حمایتاتون خوشحال کنید:)
۶۰.۶k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.