نفرین شده
پارت ۳۵
*بعد نیم ساعت*
کوک: ا/ت جی هو خوابش برده..برای اینکه راحت باشه بزارش رو صندلی مخصوصش ( تو بغل ا/ت بود)
ا/ت: *
*
ا/ت: گشنمه
کوک: یکم دیگه میرسیم به رستوران..یکم بخواب..
ا/ت: اهوم*.. بعدش من رانندگی میکنمااا
کوک: باشه ( خنده)
**
ا/ت : صدای گریه جی هو بلند شد.. از خواب بیدارشدم و بغلش کردم*
کوک: پسرم بیدارر شد؟( کیوت)
ا/ت: نرسیدم؟
کوک؛ چرا*
* بعد غذا خوردن*
ا/ت: من رانندگی میکنم*
کوک: خیلی خب منم با پسرم میشینم..فقط زودباش که بقیه رسیدن
و
*بعد نیم ساعت*
کوک: ا/ت جی هو خوابش برده..برای اینکه راحت باشه بزارش رو صندلی مخصوصش ( تو بغل ا/ت بود)
ا/ت: *
*
ا/ت: گشنمه
کوک: یکم دیگه میرسیم به رستوران..یکم بخواب..
ا/ت: اهوم*.. بعدش من رانندگی میکنمااا
کوک: باشه ( خنده)
**
ا/ت : صدای گریه جی هو بلند شد.. از خواب بیدارشدم و بغلش کردم*
کوک: پسرم بیدارر شد؟( کیوت)
ا/ت: نرسیدم؟
کوک؛ چرا*
* بعد غذا خوردن*
ا/ت: من رانندگی میکنم*
کوک: خیلی خب منم با پسرم میشینم..فقط زودباش که بقیه رسیدن
و
۲۸.۷k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.