فیک مرگ آروم پارت ۲۴
p24
P24
ا/ت:بعد از چند دقیقه تو بغل نامجون بودن به خودم اومدم و یاد زخمای نامی افتادم از بغلش بیرون اومدم وچهره زانو به سمت کوله رفتمو برش داشتم زیپش رو باز کردم و سریع وسایل رو بیرون آوردم و به صورت رنگ و رو رفته و بی جون نامی نگاه کردم دوتا مسکن قوی برداشتم و آب بطری خیلی کم بود اما کافی بود قرصا رو کف دستم گذاشتم و به سمت نامی بردم .
نامی:ازم نمیخای ک بخورمشون؟
ا/ت:نه فقط باید نگاش کنی معجزه میکنه.
زود باش بخورش وقت نداریم باید زخمت رو بخیه کنم.
نامی: این کلی ضرر داره ولی باشه میخورمش.
ا/ت:خیلی ممنونم
(نامی قرص رو خورد و ا/ت هم زخمای نامجون رو بخیه و زد عفونی کرد )
ا/ت:خابش برده فکر کنم اثرات قرصه.
باید به اونی که تهیونگ گفت زنگ بزنم.
ویو تماس .
کوک:تهیونگا بالاخره زنگ زدی چه خبر شده پسر.
ا/ت:اممم سلام .
کوک:تو کی ای؟ گوشی ته دستت چیکار میکنه.
ا/ت:ببخشید شما جونگ کوک هستید؟
کوک:هعی خودت زنگ زدی بعد میپرسی من کی ام؟ مسخره اس؟(با داد) تو کی ای؟ ته کجاس
ا/ت:هعی صداتو بیار پایین تهیونگ تیر خورده من ا/ت هستم تهیونگ گفت به تو زنگ بزنم میتونی کمکمون کنی.
کوک: (باصدای لرزون)تیر خورده؟!نامجون چی اون کجاست؟
ا/ت:اونم زخمی شده ،ما به کمک نیاز داریم پلیسا همه جا هستن .
کوک:دقیقا کجایین ؟ چجوری میتونم کمک کنم؟
ا/ت:من و نامی تو قدیمی ترین بافت عمارتیم و تهیونگ توی انبار مشروب آشپز خونه است.
ما به یه ماشین نیاز داریم که به محض خروج از عمارت ببرتمون
کوک:چجوری میخوای از عمارت خارج شی؟
ا/ت:راستش تو حیات پشتی عمارت(همون بافت قدیمی)یه سوراخ هست که مونی (سگ نامجون)درستش کرده و ازش میره و میاد .ما ام از اون سوراخ میآییم بیرون.
کوک:هعی داری شوخی میکنی؟چجوری میخای از یه سوراخ بیاید بیرون.شدنی نیست
ا/ت: اوناش با من فقط لطفا سریع خودتو برسون جفتشون خون زیادی از دست دادن زیاد دووم نمیارن..
(ا/ت توی ذهنش:منم زیاد دووم نمیارم)
بچه ها ادمینتون عاشق شده😭 داره میمیره
P24
ا/ت:بعد از چند دقیقه تو بغل نامجون بودن به خودم اومدم و یاد زخمای نامی افتادم از بغلش بیرون اومدم وچهره زانو به سمت کوله رفتمو برش داشتم زیپش رو باز کردم و سریع وسایل رو بیرون آوردم و به صورت رنگ و رو رفته و بی جون نامی نگاه کردم دوتا مسکن قوی برداشتم و آب بطری خیلی کم بود اما کافی بود قرصا رو کف دستم گذاشتم و به سمت نامی بردم .
نامی:ازم نمیخای ک بخورمشون؟
ا/ت:نه فقط باید نگاش کنی معجزه میکنه.
زود باش بخورش وقت نداریم باید زخمت رو بخیه کنم.
نامی: این کلی ضرر داره ولی باشه میخورمش.
ا/ت:خیلی ممنونم
(نامی قرص رو خورد و ا/ت هم زخمای نامجون رو بخیه و زد عفونی کرد )
ا/ت:خابش برده فکر کنم اثرات قرصه.
باید به اونی که تهیونگ گفت زنگ بزنم.
ویو تماس .
کوک:تهیونگا بالاخره زنگ زدی چه خبر شده پسر.
ا/ت:اممم سلام .
کوک:تو کی ای؟ گوشی ته دستت چیکار میکنه.
ا/ت:ببخشید شما جونگ کوک هستید؟
کوک:هعی خودت زنگ زدی بعد میپرسی من کی ام؟ مسخره اس؟(با داد) تو کی ای؟ ته کجاس
ا/ت:هعی صداتو بیار پایین تهیونگ تیر خورده من ا/ت هستم تهیونگ گفت به تو زنگ بزنم میتونی کمکمون کنی.
کوک: (باصدای لرزون)تیر خورده؟!نامجون چی اون کجاست؟
ا/ت:اونم زخمی شده ،ما به کمک نیاز داریم پلیسا همه جا هستن .
کوک:دقیقا کجایین ؟ چجوری میتونم کمک کنم؟
ا/ت:من و نامی تو قدیمی ترین بافت عمارتیم و تهیونگ توی انبار مشروب آشپز خونه است.
ما به یه ماشین نیاز داریم که به محض خروج از عمارت ببرتمون
کوک:چجوری میخوای از عمارت خارج شی؟
ا/ت:راستش تو حیات پشتی عمارت(همون بافت قدیمی)یه سوراخ هست که مونی (سگ نامجون)درستش کرده و ازش میره و میاد .ما ام از اون سوراخ میآییم بیرون.
کوک:هعی داری شوخی میکنی؟چجوری میخای از یه سوراخ بیاید بیرون.شدنی نیست
ا/ت: اوناش با من فقط لطفا سریع خودتو برسون جفتشون خون زیادی از دست دادن زیاد دووم نمیارن..
(ا/ت توی ذهنش:منم زیاد دووم نمیارم)
بچه ها ادمینتون عاشق شده😭 داره میمیره
۵.۷k
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.