فیک تهیونگ(فصل دوم)
☆فصل دوم☆
"پارت اول"
مرگ پایان این دنیا و شروع زندگی در دنیایی دگر است. و اما اینجا پایان ما نیست بلکه ادامه این زندگی است...
*ویو ته ته*
دو ماه! دقیقا دوماه از روزی که به کما رفتم میگذره. وحشت انگیز تر از اون اینه که روحم از جسمم جدا شده. تو تمام طول عمرم اصلا ذهنم به اینکه ممکنه اینطور به کما برم حتی خطور هم نمیکرد...
بدتر از اون وقتی حال خراب یونهی و اعضا رو میبینم و نمیتونم کاری انجام بدم، دلم رو میشکنه. میخوام فریاد بزنم من میبینمتون و حالم خوبه اما فایده نداره. شاید قسمت بوده اینطور بشه اما من میخوام زنده بمونم من میخوام....
پیرمرد: ولی من نمیخوام
ته: خب شما نمیخوای من باید چه کا... و... وا.. وایسا تو منو میبینی؟
پیرمرد: خدا رو شکر با این سنم هنوز میتونم واضح ببینم
ته: اما چ... چطور ممکنه؟ من تمام این مدت کلی تلاش کردم اما یه نفرم نتونست از وجودم با خبر بشه بعد تو چطور....
پیرمرد: احمق( ادمین:فیکه پس جدی نگیرین) با خودت نمیگی ممکنه الان یه روح دیگه مثل خودم روبروم باشه؟
ته: ی.. یه روح مثل خودم!؟ یعنی شما هم....
پیرمرد: اره. منم مثل تو توی کما هستم.
ته: چند وقته؟
پیرمرد: تقریبا ۱ سال و نیمی میشه
ته: چطور رفتین تو کما؟
پیرمرد: راستش رو بخوای..... وایسا! بچه جون تو با این سنت خیلی کنجکاوی. اینقدر کنجکاوی اصلا خوب نیست
ته: خب راستش میخوام یه راه برای بیدار شدن از کما پیدا کنم برای همینه.... ببخشید
پیرمرد: پسر جون..... هیچ راهی جز صبر کردن برای اینکه از کما بیرون بیای نیست... تو فقط باید صبر داشته باشی.... صبر
ته: اما کسایی که دوسشون دارم چی؟ یعنی اونا هم میتونن صبر و تحمل داشته باشن؟..... میترسم! می ترسم از روزی که هیچ وقت بیدار نشم....
ادامه دارد.....
خب خب فصل دوم رو با نوشتن پارت اولش شروع کردم. چطور بود؟ خوشتون اومد؟ میدونم به خاطر اینکه تهیونگ تو فیک روح شده بزنید فحش بارونم کنید اما از این مطمعن باشید پایانش خوش هس(:
لایک و کامنتم یادتون نره🥲💜
دوستون دارمممم(:
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
#bts #army #namjoon #jin #suga #jhope #jimin #taehyung #jk #rm #wwh #agustd #sunshin #mochi #v #golden #seven #purple #korea#seoul #kdrama #kpop #lgbt #anime #wisgoon #تکپارتی #چندپارتی #سناریو #فیک #ویسگون
"پارت اول"
مرگ پایان این دنیا و شروع زندگی در دنیایی دگر است. و اما اینجا پایان ما نیست بلکه ادامه این زندگی است...
*ویو ته ته*
دو ماه! دقیقا دوماه از روزی که به کما رفتم میگذره. وحشت انگیز تر از اون اینه که روحم از جسمم جدا شده. تو تمام طول عمرم اصلا ذهنم به اینکه ممکنه اینطور به کما برم حتی خطور هم نمیکرد...
بدتر از اون وقتی حال خراب یونهی و اعضا رو میبینم و نمیتونم کاری انجام بدم، دلم رو میشکنه. میخوام فریاد بزنم من میبینمتون و حالم خوبه اما فایده نداره. شاید قسمت بوده اینطور بشه اما من میخوام زنده بمونم من میخوام....
پیرمرد: ولی من نمیخوام
ته: خب شما نمیخوای من باید چه کا... و... وا.. وایسا تو منو میبینی؟
پیرمرد: خدا رو شکر با این سنم هنوز میتونم واضح ببینم
ته: اما چ... چطور ممکنه؟ من تمام این مدت کلی تلاش کردم اما یه نفرم نتونست از وجودم با خبر بشه بعد تو چطور....
پیرمرد: احمق( ادمین:فیکه پس جدی نگیرین) با خودت نمیگی ممکنه الان یه روح دیگه مثل خودم روبروم باشه؟
ته: ی.. یه روح مثل خودم!؟ یعنی شما هم....
پیرمرد: اره. منم مثل تو توی کما هستم.
ته: چند وقته؟
پیرمرد: تقریبا ۱ سال و نیمی میشه
ته: چطور رفتین تو کما؟
پیرمرد: راستش رو بخوای..... وایسا! بچه جون تو با این سنت خیلی کنجکاوی. اینقدر کنجکاوی اصلا خوب نیست
ته: خب راستش میخوام یه راه برای بیدار شدن از کما پیدا کنم برای همینه.... ببخشید
پیرمرد: پسر جون..... هیچ راهی جز صبر کردن برای اینکه از کما بیرون بیای نیست... تو فقط باید صبر داشته باشی.... صبر
ته: اما کسایی که دوسشون دارم چی؟ یعنی اونا هم میتونن صبر و تحمل داشته باشن؟..... میترسم! می ترسم از روزی که هیچ وقت بیدار نشم....
ادامه دارد.....
خب خب فصل دوم رو با نوشتن پارت اولش شروع کردم. چطور بود؟ خوشتون اومد؟ میدونم به خاطر اینکه تهیونگ تو فیک روح شده بزنید فحش بارونم کنید اما از این مطمعن باشید پایانش خوش هس(:
لایک و کامنتم یادتون نره🥲💜
دوستون دارمممم(:
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
#bts #army #namjoon #jin #suga #jhope #jimin #taehyung #jk #rm #wwh #agustd #sunshin #mochi #v #golden #seven #purple #korea#seoul #kdrama #kpop #lgbt #anime #wisgoon #تکپارتی #چندپارتی #سناریو #فیک #ویسگون
۱۳.۷k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.