(:Gone:) Part10
کوک همراه ا/ت میرن روی صحنه
+ : سلام به همه من واقعا قدر دان پدرم هستم و از این لطفش خیلی تشکر میکنم
قبل از هر چیزی میخوام دوست دخترم و همینطور شریک آینده زندگیم رو به شما معرفی کنم ؛ جانگ /ت همه تشویق کردن و باهم رفتن پایین همه تبریک میگفتن باهم میخندیدن حرف میزدن که ا/ت درگوش کوک
- : عشقم میشه یک لحظه باهام بیای
+ : چیزی شده !؟ باشه
(توی حیاط)
+ : چیزی شده عشقم
- : این دختره اینجا چیکار میکنه
+ : اون دختر عمومه این مهمونی هم خانوادگیه وهم کاری خوشگلم
- : هوففف باشه اها راستی خوشم نمیاد اینقدر میری سمت میز سانا و اینا
+ : ( خنده ) بیبی حسود من
- : نه خیر حسود نیستم
+ : هستی
که سانا میاد توی حیاط
* : کوک میشه حرف بزنیم
+ :........
* : کوک
+ : چیه
* : تنها باید باهم حرف بزنیم
+ : نمیشه
* : اما
- : اما چی خب هرچی هس بگو
* : باشه کوک بخدا اونجوری که فکر میکنی نیست منو تحدید کردن مجبور شدم منو با جونت تحدید کردن
+ : هه جونم دیگه نمیخوام چیزی بشنوم
دست ا/تو میگیره و از اونجا میره
+ : بیبی نظرت چیه بریم خونه خیلی خستم تازه واسه امشب باید انرژی داشته باشیم
- : امشب ( مضطرب)
+ : اوهوم امشب قراره خوش بگذرونیم بیبی
- : ......
تو ماشین کوک دستشو میزاره رو رون پای ا/ت و یواش یواش میره بالا که ا/ت دستشو میگیره
- : کوک من میترسم
+ : اعا ددی بعدشم نترس
- : قول میدی یواش پیش بری
+: عاممم قول نمیدم ولی تلاشمو میکنم
- : کو... ددی من دفعه اولمه
+ : قراره شب دردناکی رو برات بسازم بیبی گرل(لبخند شیطانی)
که میرسن دم در خونه
میرن تو و ا/ت همچنان دستاش از ترس میلرزه
که جونگ کوک ا/تو میندازه رو تخت و.....
+ : سلام به همه من واقعا قدر دان پدرم هستم و از این لطفش خیلی تشکر میکنم
قبل از هر چیزی میخوام دوست دخترم و همینطور شریک آینده زندگیم رو به شما معرفی کنم ؛ جانگ /ت همه تشویق کردن و باهم رفتن پایین همه تبریک میگفتن باهم میخندیدن حرف میزدن که ا/ت درگوش کوک
- : عشقم میشه یک لحظه باهام بیای
+ : چیزی شده !؟ باشه
(توی حیاط)
+ : چیزی شده عشقم
- : این دختره اینجا چیکار میکنه
+ : اون دختر عمومه این مهمونی هم خانوادگیه وهم کاری خوشگلم
- : هوففف باشه اها راستی خوشم نمیاد اینقدر میری سمت میز سانا و اینا
+ : ( خنده ) بیبی حسود من
- : نه خیر حسود نیستم
+ : هستی
که سانا میاد توی حیاط
* : کوک میشه حرف بزنیم
+ :........
* : کوک
+ : چیه
* : تنها باید باهم حرف بزنیم
+ : نمیشه
* : اما
- : اما چی خب هرچی هس بگو
* : باشه کوک بخدا اونجوری که فکر میکنی نیست منو تحدید کردن مجبور شدم منو با جونت تحدید کردن
+ : هه جونم دیگه نمیخوام چیزی بشنوم
دست ا/تو میگیره و از اونجا میره
+ : بیبی نظرت چیه بریم خونه خیلی خستم تازه واسه امشب باید انرژی داشته باشیم
- : امشب ( مضطرب)
+ : اوهوم امشب قراره خوش بگذرونیم بیبی
- : ......
تو ماشین کوک دستشو میزاره رو رون پای ا/ت و یواش یواش میره بالا که ا/ت دستشو میگیره
- : کوک من میترسم
+ : اعا ددی بعدشم نترس
- : قول میدی یواش پیش بری
+: عاممم قول نمیدم ولی تلاشمو میکنم
- : کو... ددی من دفعه اولمه
+ : قراره شب دردناکی رو برات بسازم بیبی گرل(لبخند شیطانی)
که میرسن دم در خونه
میرن تو و ا/ت همچنان دستاش از ترس میلرزه
که جونگ کوک ا/تو میندازه رو تخت و.....
۵.۴k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.