پارت پنج

پارت پنج
یونا ویو
تازه از خواب بیدار شده بودم هنوز رو تخت نشسته بود
یونا: ای بابا الا اونم میاد بلند شم اماده شم خدا رو شکر از دیشب وسایلم رو اماده کرده بودم
بلند شدم رفت حموم
20دقیقه بعد
لباسام رو پوشیدو داشتم موهام رو شونه میکردم
که صدایی در اومد
رفت دیدم کوک و یه دختری بود و درو باز کردم
میونگ: سلام کوشولو
یونا: سلام؟
کوک: این یکی از بچه های گروه اومد باهام
میونگ: اسم من میونگه و قاتلم
یونا: حالا معنی این که میگن افراد رو از ظاهر قضاوت نکونید رو میفهم
کوک: 🤣🤣
میونگ: الا این تعریف بود یا تخریب؟
یونا: نمیدونم.... منم یونام
کوک: هکر معرف ایشونه
میونگ:این که خیلی بچش
یونا: بد نشونه گرفتی
میونگ: اشکال نداره خودم بزرگت میکنم الا هم میریم بستنی بخریم
یونا: بریم
کوک: چه سریع صمیمی شدین
یونا: راستی جئونکوک چی باید صدات کنم
میونگ: خر خرگوشی
یونا: بهشم میاد
کوک: تو اسم من رو از کجا میدونی؟
یونا: اوه انقدر کامپوترت رو هک کردم .... هیچ چیز خاصی نداشت
میونگ: از خنده داره جر میخره
1ساعت بعد
کوک: بلخر اومدیم خونه
جیمین: 🤣🤣چیشد؟
میونگ: یونا بیا اینجا
یونگی: کوک این که خیلی بچش نیارش تو این دیونه بازیا
یونا: دیگه چکار کنیم
جیهوپ: سلام خانم کوچولو اسمت چیه
یونا: من یونا هستم
جیهوپ: منم جیهوپ من و یونگی جنگنده ایم
یونا: یونگی: کیه
یونگی: یونگی منم
جیمین: من جیمینم و تک تیراندازم
تهیونگ: منم تهیونگ دکتر هستم
یونا: الا این ادم خوبی یا خلافکاره ؟
تهیونگ: ام نمیدونم
نامجون: منم نامجونم و نقشه کشم
یونا: خوشبختم
جین: من اقای ورد وای هندسام هستم و بازپرس هستم
یونا: این خود شیفته اسمش چیه؟
جین: جین هستم
یونا: خوشبختم اقای ورد وای هندسام
جین: بنظرت من جذاب
یونا: بامزه ای بیشتر
جین: بلخر یکی قرد ما رو دونست