ناله هایم از دیرباز است که گوش فلک را کر کرده است
ناله هایم از دیرباز است که گوش فلک را کر کرده است
ناله هایم خیلی وقت است که احساس تو را تمنا می کند و امان از خواستن های اجباری و امان از بیداری های ناخواسته و روح های ناساخته!! حس من بی احساس تو بی حس است و بس...
شعورم بی شعر تو شعشعه ی خواب و شب تاریک است...
راهم بی پای تو بی راهه و راه سراب است...
مقصدش نیستی و هستی پوچ و کوخ بر سر راه است...
چه گویم که دگر هرچه بود و نبود را ز بود و نبود هرچه بود تهی ساختم و این بود آنچه تو دادی به من از روح و وجودت ز نبودت...
حال این را گویم که می آیم...
آهسته و پیوسته اما با فکر باز می آیم...
در فکر پرواز پرستوها می آیم
بی بال و پر با جان و دلم می آیم....
.
.
ناله هایم خیلی وقت است که احساس تو را تمنا می کند و امان از خواستن های اجباری و امان از بیداری های ناخواسته و روح های ناساخته!! حس من بی احساس تو بی حس است و بس...
شعورم بی شعر تو شعشعه ی خواب و شب تاریک است...
راهم بی پای تو بی راهه و راه سراب است...
مقصدش نیستی و هستی پوچ و کوخ بر سر راه است...
چه گویم که دگر هرچه بود و نبود را ز بود و نبود هرچه بود تهی ساختم و این بود آنچه تو دادی به من از روح و وجودت ز نبودت...
حال این را گویم که می آیم...
آهسته و پیوسته اما با فکر باز می آیم...
در فکر پرواز پرستوها می آیم
بی بال و پر با جان و دلم می آیم....
.
.
۴۳۳
۱۹ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.