وانشات ران و ریندو///پارت چهارم

#سناریو #وانشات #ران #ریندو #ا_ت #توکیو_ریونجرز #انتقام_جویان_توکیو #انیمه
-------------------------------------------------------------------------------
+(در حالی که داره میخنده)بیا بیا حرص نخور شیرت خشک میشه.
اینو که میگم ران هم میزنه زیر خنده.*حال ندارم بقیه غذا خوردنشون را بنویسم...نیازی هم نیست*
الان ساعت ۴ بعد از ظهره سه تامون بیکار و علاف تو خونه موندیم حوصلمون هم پوکیده.از بس با ریندو بازی کامپیوتری کردم از هر چی بازی کامپیوتریه بدم میاد.
+حوصلم سر رفتههههههههههه
×خو به ما چه
+پاشیم بریم بیرون
-مثلا کجا می خوایم بریم
+اممممم*داره فکر میکنه مثلا*(چشماش برق میزنه)بریم شهربازی
-نه
+(با قیافه فوق فوق کیوت)توروخداااااا
-هوف...باشه برو حاضر شو بریم شهربازی..
+آخ جون(می پره بغل ران)داداشی عاشقتم
-(دست میزاره رو سر ا.ت)باشه باشه...حالا برو حاضر شو
×(در حالی که به ران و ا.ت خیره شده)نظر من هم که اصلا مهم نیست..
+-نه نظر تو مهم نیست
×(در حالی که داره میره حاضر شه)مرسی از اهمیتی که برام قائلید... و همینطور مرسی که هیچوقت کرم ریزی هاتون تموم نمیشه.
+خواهش میکنم...کاریه که از دستم بر میاد تا برای داداش خل نه ببخشید گلم انجام بدم.
×فقط برو حاضر شو دیگه حرف نزن.
-(داره به بحث این دوتا میخنده)
+باشه باشه من رفتم..نیازی به خشونت نیست.(با خنده)
-------------------------------------------------------------------------------
اینم اون دو پارت دیگه ای که برای جبران گفته بود.
لایکا ۷ تا بشه بعدی را میزارم.