عشق مخفی پارت ۱۲
یونگی: شما دوس دارید بریم
همه: بلهههههههههه
یونگی: اوکی صبح نتونستین راه برید به من ربطی نداره
صبونه رو خوردیم داشتیم فیلم میدیدیم که گوشی جونگکوک زنگ خورد
رفت بیرون و بعد چند دقیقه با عصبانیت اومد تو
جونگکوک: بیشعورررر
اومد و یکی زد تو گوش تهیونگ و بعد با گریه رفت تو اتاقشون
تهیونگم بعدش رفت
ویو جونگکوک
تو اتاق داشتم گربه میکردم که تهیونگ اومد تو
تهیونگ: بیب
جونگکوک: به من نگو بیب خائن
تهیونگ: من خیانت نکردم
جونگکوک: باشه تو راست میگی
تهیونگ: من دوست دارم
جونگکوک: هه تو منو نابود کردی
تهیونگ: ببینم کی بهت گفت من خیانت کردم
جونگکوک: یه زنه چندتا عکس نشونم داد
تهیونگ: موهاش که بلوند نبود
جونگکوک: چرا بود
یدفعه عصبی شد راستش یه حسی بهم میگفت خیانت نکرده ولی بازم نمیخوام لجبازیمو کنار بزارم
میخواست بره بیرون که رفتم سمتش و...
دوتا پارتم بعد از ظهر میزارم
همه: بلهههههههههه
یونگی: اوکی صبح نتونستین راه برید به من ربطی نداره
صبونه رو خوردیم داشتیم فیلم میدیدیم که گوشی جونگکوک زنگ خورد
رفت بیرون و بعد چند دقیقه با عصبانیت اومد تو
جونگکوک: بیشعورررر
اومد و یکی زد تو گوش تهیونگ و بعد با گریه رفت تو اتاقشون
تهیونگم بعدش رفت
ویو جونگکوک
تو اتاق داشتم گربه میکردم که تهیونگ اومد تو
تهیونگ: بیب
جونگکوک: به من نگو بیب خائن
تهیونگ: من خیانت نکردم
جونگکوک: باشه تو راست میگی
تهیونگ: من دوست دارم
جونگکوک: هه تو منو نابود کردی
تهیونگ: ببینم کی بهت گفت من خیانت کردم
جونگکوک: یه زنه چندتا عکس نشونم داد
تهیونگ: موهاش که بلوند نبود
جونگکوک: چرا بود
یدفعه عصبی شد راستش یه حسی بهم میگفت خیانت نکرده ولی بازم نمیخوام لجبازیمو کنار بزارم
میخواست بره بیرون که رفتم سمتش و...
دوتا پارتم بعد از ظهر میزارم
۳.۵k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.