پارت ۱۰
با سر درد خیلی(خیلیییی)شدید از خواب بلند شدم
پتو رو کنار زدم لخت بودم(مادرزاددد😂😔)و لکه های خoن روز تخت بود
جلوی اینه رفتم
روی گردنم…شکمم کiس مارک بود
سریع لباس هام رو پوشیدم
چرا درد نداشتم؟
سریع سمت پایین رفتم
ریلکس نشسته بود
یقش رو گرفتم و گفتم:عوضی کثافت بی همه چیز چرا اینکارو کردی ها ؟عوضی احمق کثافت فلان فلان…
جونگکوک:پرنسس چته وحشی میشی
ا.ت: پرنسس میگه خفه شو
خیلی بی حیایی یعنی انقد پررویی ک ب خودت اجازه میدی بهم تجaوز کنی؟
خندید گفت:چ تجaوزی؟
ا.ت: پیراهنم کمی پایین کشیدم
جونگکوک:دیوونه ای؟تویی ک داشتی هرzه بازی درمیاوردی
دیگه نمیتونستم تحمل کنم با همون سر و وضع از خونه زدم بیرون
به سمت خیابون حرکت کردم
اگه پشت سرم باشه چنان بکوبم تو صورتش
(نترس نمیاد😂👍🏽)
به سمت عمارت حرکت کردم(از پیشش میری بعد میری خونش؟خداااا)
به سمت ندیمه خونه رفتم وسایلم رو جمع کردم
ناجیون:داری چیکار میکنی ا.ت
ا.ت: دارم میرم
ناجیون:میدونی دیگه رئیس میکشت
ا.ت:ای کiرم تو رییست
ناجیون:چی؟
ا.ت: برو اونور
پتو رو کنار زدم لخت بودم(مادرزاددد😂😔)و لکه های خoن روز تخت بود
جلوی اینه رفتم
روی گردنم…شکمم کiس مارک بود
سریع لباس هام رو پوشیدم
چرا درد نداشتم؟
سریع سمت پایین رفتم
ریلکس نشسته بود
یقش رو گرفتم و گفتم:عوضی کثافت بی همه چیز چرا اینکارو کردی ها ؟عوضی احمق کثافت فلان فلان…
جونگکوک:پرنسس چته وحشی میشی
ا.ت: پرنسس میگه خفه شو
خیلی بی حیایی یعنی انقد پررویی ک ب خودت اجازه میدی بهم تجaوز کنی؟
خندید گفت:چ تجaوزی؟
ا.ت: پیراهنم کمی پایین کشیدم
جونگکوک:دیوونه ای؟تویی ک داشتی هرzه بازی درمیاوردی
دیگه نمیتونستم تحمل کنم با همون سر و وضع از خونه زدم بیرون
به سمت خیابون حرکت کردم
اگه پشت سرم باشه چنان بکوبم تو صورتش
(نترس نمیاد😂👍🏽)
به سمت عمارت حرکت کردم(از پیشش میری بعد میری خونش؟خداااا)
به سمت ندیمه خونه رفتم وسایلم رو جمع کردم
ناجیون:داری چیکار میکنی ا.ت
ا.ت: دارم میرم
ناجیون:میدونی دیگه رئیس میکشت
ا.ت:ای کiرم تو رییست
ناجیون:چی؟
ا.ت: برو اونور
۶.۴k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.