بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم :
اما مردم ایران، ضمن آن که دین اسلام و مذهب سنّی را به رسمیت شناخته بودند، با تحقیق و بصیرت عالمانه و حکیمانه، عشق، محبت و مودت خاصی به اسلام، قرآن مجید، مقام رسول اعظم و اهل بیت او علیهم السلام پیدا نمودند، که گاه علنی بود و گاه مخفی، اما واضح و مؤثر.
ترور امامان، سرکوب شیعیان، به حبس انداختن عالمان و متفکران، قتل عام سادات و سایر پیروان اهل بیت علیهم السلام در اقصی نقاط ایران، در دوران های طویل اموی و عباسی، همه دال بر توجه مردم به مکتب و مذهب اهل بیت علیهم السلام میباشد.
اگر عشق، محبت و مودت وافر مردم به امامان و در آن برقه، به شخص شریف امامان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهما السلام و بالتبع فشار اذهان عمومی بر حکومت نبود، نه هارون لعنة الله، به امام موسی بن جعفر علیه السلام میگفت: این حق شما چیست که ما بدهیم قضیه تمام شود - و نه او را به زندان های کوتاه و بلند میانداخت و نه ترورش می کرد.
اگر این عشق، محبت و مودت وافر نبود که مأمون لعنة الله، مجبور نمیشد حضرت امام رضا علیه السلام را به ایران بیاورد و بگوید: او ولیعهد من است، تا مردم راضی و ساکت شوند؛ و از اجتماع مردم، در اقامه فقط در یک نماز عید فطر به امامت ایشان نمی ترسید و ترورشان نمینمود!
اگر گرایش فهیمانه و عاشقانه مردم ایران به اهل بیت علیهم السلام نبود که آن مصائب را بر بزرگانی چون حضرات معصومه، عبدالعظیم و سایر امامزادگان تحمیل نمیکردند.
و کلام آخر آن که: بله مذهب تشیع، پس از صفویه در حکومت ایران رسمی شد، اما اگر کثرت این ملت، به تشیع و اهل بیت علیهم السلام، اعتقاد و گرایش نداشتند که صفویان نیز نمیتوانستند به حکومت برسند. بالاخره ادعای تشیع، ولایت و امامت کردند که مردم از آنها حمایت کردند و آنها به قدرت رسیدند، و البته خودشان نیز اعتقاد داشتند و در برهههای گوناگون، توسط حکومت و یا با رویکرد مثبت حکومت، خدماتی را نیز ارائه دادند.(پایان)( ص 1)
پاسخ قسمت سوم :
اما مردم ایران، ضمن آن که دین اسلام و مذهب سنّی را به رسمیت شناخته بودند، با تحقیق و بصیرت عالمانه و حکیمانه، عشق، محبت و مودت خاصی به اسلام، قرآن مجید، مقام رسول اعظم و اهل بیت او علیهم السلام پیدا نمودند، که گاه علنی بود و گاه مخفی، اما واضح و مؤثر.
ترور امامان، سرکوب شیعیان، به حبس انداختن عالمان و متفکران، قتل عام سادات و سایر پیروان اهل بیت علیهم السلام در اقصی نقاط ایران، در دوران های طویل اموی و عباسی، همه دال بر توجه مردم به مکتب و مذهب اهل بیت علیهم السلام میباشد.
اگر عشق، محبت و مودت وافر مردم به امامان و در آن برقه، به شخص شریف امامان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهما السلام و بالتبع فشار اذهان عمومی بر حکومت نبود، نه هارون لعنة الله، به امام موسی بن جعفر علیه السلام میگفت: این حق شما چیست که ما بدهیم قضیه تمام شود - و نه او را به زندان های کوتاه و بلند میانداخت و نه ترورش می کرد.
اگر این عشق، محبت و مودت وافر نبود که مأمون لعنة الله، مجبور نمیشد حضرت امام رضا علیه السلام را به ایران بیاورد و بگوید: او ولیعهد من است، تا مردم راضی و ساکت شوند؛ و از اجتماع مردم، در اقامه فقط در یک نماز عید فطر به امامت ایشان نمی ترسید و ترورشان نمینمود!
اگر گرایش فهیمانه و عاشقانه مردم ایران به اهل بیت علیهم السلام نبود که آن مصائب را بر بزرگانی چون حضرات معصومه، عبدالعظیم و سایر امامزادگان تحمیل نمیکردند.
و کلام آخر آن که: بله مذهب تشیع، پس از صفویه در حکومت ایران رسمی شد، اما اگر کثرت این ملت، به تشیع و اهل بیت علیهم السلام، اعتقاد و گرایش نداشتند که صفویان نیز نمیتوانستند به حکومت برسند. بالاخره ادعای تشیع، ولایت و امامت کردند که مردم از آنها حمایت کردند و آنها به قدرت رسیدند، و البته خودشان نیز اعتقاد داشتند و در برهههای گوناگون، توسط حکومت و یا با رویکرد مثبت حکومت، خدماتی را نیز ارائه دادند.(پایان)( ص 1)
۵۰۱
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.