پارت بیست و پنجم
کوک ـ سویونگ به نزرت یه بویی نمیاد
سویونگ ـ چرا یه بویی میاد خیلی هم بوش بده
کوک ـ فکر کنم بوی سثختن میاپ
سویونگ هم که تازه یادش اومده بود غذاش رو گاز بود با تمام سرعتش به سمت تشپز خانه دویید
کوک ـ نگو که نهار نداریم
سویونگ ـ وای من چقدر زحمت کشیدیم تا اینا رو درست کردم نگو که سوخت
کوک فکر کنم امروز ناهار مهمون توییم
کوک ـ پس امروز میریم رستوران نهار بخوریم ولی من دوست داشتم امروز دست پخت خودم رو بخورم
سویونگ ـ ببخشید نمی دونستم این جوری می شه حالا برو یه لباس بپوش که لریم یه چیزی توی رستوران بخوریم
کوک ـ باشه من رفتم لباس بپوشم تو هم یه لیاس خوب بپوش و بیا
سویونگ باشه
بعد عکس لباس هاشون رو براتون پست می کنم
بعد با ماشین به سمت یه رستوران خوب حرکت کردن و نهار خوردن و به خونه برگشتن
.....
سویونگ ـ چرا یه بویی میاد خیلی هم بوش بده
کوک ـ فکر کنم بوی سثختن میاپ
سویونگ هم که تازه یادش اومده بود غذاش رو گاز بود با تمام سرعتش به سمت تشپز خانه دویید
کوک ـ نگو که نهار نداریم
سویونگ ـ وای من چقدر زحمت کشیدیم تا اینا رو درست کردم نگو که سوخت
کوک فکر کنم امروز ناهار مهمون توییم
کوک ـ پس امروز میریم رستوران نهار بخوریم ولی من دوست داشتم امروز دست پخت خودم رو بخورم
سویونگ ـ ببخشید نمی دونستم این جوری می شه حالا برو یه لباس بپوش که لریم یه چیزی توی رستوران بخوریم
کوک ـ باشه من رفتم لباس بپوشم تو هم یه لیاس خوب بپوش و بیا
سویونگ باشه
بعد عکس لباس هاشون رو براتون پست می کنم
بعد با ماشین به سمت یه رستوران خوب حرکت کردن و نهار خوردن و به خونه برگشتن
.....
۵.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.