فیک جونگکوک ارباب سختگیر
پارت:2
+امشب اینجا ی مهمونی هست کلی ادم بزرگ و خطرناک قرار بیان پس حواستون به کارهاتون باشه
(جونگکوک مافیاست)
-چشم
+دیگه برو (سرد)
-دیگه برو گگگ(اداشو در اورد)
+چیزی گفتی
-ها نه نه خدافظ
ویو ات شب
-همه ی چیزا اماده بود همه ی مهمونا اومده بودن فقط ارباب جئون نبود
ک بعد از دیدین جمعیت زیادی ک سرشون رو برگردوندن فهمیدم ارباب اومده منم نگاهی کردم دیدم با ی دختره اومده
ات تو ذهنش(چقدر دختره کیوته)
ارباب اومد و پیش دوستاش نشست و اون دختر رو معرفی کرد
+دوست دخترم هانا
-نمیدونم چرا حسودیم شد (ات خفه شو ب کارت برس)
داشتم میرفتم سمت اشپرخونه ک یهو یکی دستمو گرفت و کشید سمت خودش
دیدم یکی از مهموناست ک خیلی مسته میخاست منو ب زور ببوسه
وقتی دید میخوام برم منو برد توی یکی از اتاقا داشتم میگفتم
-کمک کسی نیست کمکم کنه
-تورو خدا منو ول کن
&بیبی گرل تازه شروعش کردم
ویو کوک
+گفتم برام نوشیدنی بیارن
# بفرمایید ارباب
+اون دختره ات کجاست
# مگه اینجا به مهمونها نمیرسه
+نه اینجا نیست
# یعنی چی من ندیدمش
+اینو ک گفت یکمی عصبی شدم دختره ی هرزه معلوم نیست کجاست
+باشه تو برو خودم پیداش میکنم
# باشه
+رفتم بالا دیدم صدای گریه و کمک خواستن میاد رفتن نزدیک تر فهمیدم صدای اته
+در رو باز کردم
و دیدم.....
ادامه بدم یا ن؟
+امشب اینجا ی مهمونی هست کلی ادم بزرگ و خطرناک قرار بیان پس حواستون به کارهاتون باشه
(جونگکوک مافیاست)
-چشم
+دیگه برو (سرد)
-دیگه برو گگگ(اداشو در اورد)
+چیزی گفتی
-ها نه نه خدافظ
ویو ات شب
-همه ی چیزا اماده بود همه ی مهمونا اومده بودن فقط ارباب جئون نبود
ک بعد از دیدین جمعیت زیادی ک سرشون رو برگردوندن فهمیدم ارباب اومده منم نگاهی کردم دیدم با ی دختره اومده
ات تو ذهنش(چقدر دختره کیوته)
ارباب اومد و پیش دوستاش نشست و اون دختر رو معرفی کرد
+دوست دخترم هانا
-نمیدونم چرا حسودیم شد (ات خفه شو ب کارت برس)
داشتم میرفتم سمت اشپرخونه ک یهو یکی دستمو گرفت و کشید سمت خودش
دیدم یکی از مهموناست ک خیلی مسته میخاست منو ب زور ببوسه
وقتی دید میخوام برم منو برد توی یکی از اتاقا داشتم میگفتم
-کمک کسی نیست کمکم کنه
-تورو خدا منو ول کن
&بیبی گرل تازه شروعش کردم
ویو کوک
+گفتم برام نوشیدنی بیارن
# بفرمایید ارباب
+اون دختره ات کجاست
# مگه اینجا به مهمونها نمیرسه
+نه اینجا نیست
# یعنی چی من ندیدمش
+اینو ک گفت یکمی عصبی شدم دختره ی هرزه معلوم نیست کجاست
+باشه تو برو خودم پیداش میکنم
# باشه
+رفتم بالا دیدم صدای گریه و کمک خواستن میاد رفتن نزدیک تر فهمیدم صدای اته
+در رو باز کردم
و دیدم.....
ادامه بدم یا ن؟
۵۳.۵k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.