زندگی نو پارت هفت
زندگی نو پارت هفت
#وی
سوار ماشین شدیم
اولین باری بود که بدون ماسک توی ماشین خودم نشستم ولی احساس ارامش و امنیت میکردم
#سو
دنده ماشین خیلی خوشگل بود شاین دار بود دستش رو گذاشت روی دنده(دستگاه اکسیژن کنارتون باشه)خیلی دوست داشتم دست های ظریفش رو لمس کنم دست خودم نبود دستم رو گذاستم روی دستش بلافاصله دستم رو کنار زد چند ثانیه بعد
(:دوست دارم مثل بقیه فیک نویسا جای حساس کات کنم ولی گناه دارین:)
دستم رو گرفت و گذاشت روی دنده و دستش رو گذاشت روی دستم(:ارمی ها زنده این؟:)
گرمای دستاش ارامش بخش بود(:فکر کنین یکی از اعضا بی تی اس دستت رو بگیره،چه حرفا:)
دوست نداشتم دستم رو بردارم
تا رسیدیم به یه پارک جنگلی دستش روی دستم بود.
پیاده شدیم
اونجا نیمکت ها میز دار بودن تا به حال با دوستام اونجا نرفته بودم
دارین میگین دهنم سرویس که انقد فیکم خوبه،نه!؟🙃
یه پارچه روی میز پهن کردم با تِ تِ وسایل رو روی میز گذاشتیم
#وی
دوست داشتم دوباره دستاش رو بگیرم بهم ارامش میده کنارش احساس امنیت میکردم
ادامه در پارت بعد.....🍩🍭🍬
دیگه واسه امروز بسه🔌
#وی
سوار ماشین شدیم
اولین باری بود که بدون ماسک توی ماشین خودم نشستم ولی احساس ارامش و امنیت میکردم
#سو
دنده ماشین خیلی خوشگل بود شاین دار بود دستش رو گذاشت روی دنده(دستگاه اکسیژن کنارتون باشه)خیلی دوست داشتم دست های ظریفش رو لمس کنم دست خودم نبود دستم رو گذاستم روی دستش بلافاصله دستم رو کنار زد چند ثانیه بعد
(:دوست دارم مثل بقیه فیک نویسا جای حساس کات کنم ولی گناه دارین:)
دستم رو گرفت و گذاشت روی دنده و دستش رو گذاشت روی دستم(:ارمی ها زنده این؟:)
گرمای دستاش ارامش بخش بود(:فکر کنین یکی از اعضا بی تی اس دستت رو بگیره،چه حرفا:)
دوست نداشتم دستم رو بردارم
تا رسیدیم به یه پارک جنگلی دستش روی دستم بود.
پیاده شدیم
اونجا نیمکت ها میز دار بودن تا به حال با دوستام اونجا نرفته بودم
دارین میگین دهنم سرویس که انقد فیکم خوبه،نه!؟🙃
یه پارچه روی میز پهن کردم با تِ تِ وسایل رو روی میز گذاشتیم
#وی
دوست داشتم دوباره دستاش رو بگیرم بهم ارامش میده کنارش احساس امنیت میکردم
ادامه در پارت بعد.....🍩🍭🍬
دیگه واسه امروز بسه🔌
۱۳.۴k
۲۱ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.