سی
دیا: پاشو برو سر کار بدو
اری: باش خدافظ
شب🌃
اری: به به چه شام خوشمزه ای بود
دیا: خواهش
اری: آخ آخ دلم الان یه چیزی میخواد
دیا: چی
اری: بستنی با دختر کفشدوزکی
دیا: تو بزن میراکلس منم بستنی رو بیارم
اری: باش،، بستنی هم خوردیم،، دیا بیا بریم بخوابیم
دیا: باش،، من همیشه یه شورتک میپوشم بعد رو اون شلوار میپوشم بعد یه نیم تنه میپوشم و روشم تیشرت
اری: رفتیم خوابیدیم دیا غرق خواب شده بود که
دیا: پاشدم رفتم دس شویی امدم بیرون دیدم لباس نیم تنه و شورتکه تنمه یه دفه داد زدم،، اریــــــــــــــــــــــی
اری: بله بله چیشده (با ترس)
دیا: تو این کارو کردی
اری: آره مگه چیه
دیا: خیلی کارت زشته
اری: من و تو دیگه ازدواج کردیم
دیا: تا حالا دیدی داداش من این کارو با نیک بکنه
اری: اولن که خیلی غلط میکنه بکنه دومن اسم اون انتر رو جلو من نیار
دیا: اولن داداش من بشنوه خون به پا میکنه دومم خفه شو من داداشم رو بیشتر دوس دارم
اری: اما قرار بود که
دیا: که چی
اری: که ما بع هم محرم باشین
دیا: هستیم ولی من هنوز عادت نکردم
برید تو خماری
اری: باش خدافظ
شب🌃
اری: به به چه شام خوشمزه ای بود
دیا: خواهش
اری: آخ آخ دلم الان یه چیزی میخواد
دیا: چی
اری: بستنی با دختر کفشدوزکی
دیا: تو بزن میراکلس منم بستنی رو بیارم
اری: باش،، بستنی هم خوردیم،، دیا بیا بریم بخوابیم
دیا: باش،، من همیشه یه شورتک میپوشم بعد رو اون شلوار میپوشم بعد یه نیم تنه میپوشم و روشم تیشرت
اری: رفتیم خوابیدیم دیا غرق خواب شده بود که
دیا: پاشدم رفتم دس شویی امدم بیرون دیدم لباس نیم تنه و شورتکه تنمه یه دفه داد زدم،، اریــــــــــــــــــــــی
اری: بله بله چیشده (با ترس)
دیا: تو این کارو کردی
اری: آره مگه چیه
دیا: خیلی کارت زشته
اری: من و تو دیگه ازدواج کردیم
دیا: تا حالا دیدی داداش من این کارو با نیک بکنه
اری: اولن که خیلی غلط میکنه بکنه دومن اسم اون انتر رو جلو من نیار
دیا: اولن داداش من بشنوه خون به پا میکنه دومم خفه شو من داداشم رو بیشتر دوس دارم
اری: اما قرار بود که
دیا: که چی
اری: که ما بع هم محرم باشین
دیا: هستیم ولی من هنوز عادت نکردم
برید تو خماری
۱۸.۴k
۲۲ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.