ستاره صورتی (P¹)
ستاره صورتی (P¹)
ویو (Boram) : «5:00 in the morning»
با صدای الارم ساعتم بیدار شدم و رفتم سرویس تا کارای لازم رو انجام بدم.
رفتم توی اشپز خونه و ی رامیون درست کردم ، در هینی که داشتم میخوردم دیدم اعضا برای تعطیلات میخوان به ی هتل برن ، به اسم هتل که دقت کردم دیدم هتلی هست که خودم توش کار میکنم.
تند تند غذامو خوردم و رفتم لباسامو پوشیدم و ی تینت هم به لبم زدم.
•••••
بعد از ۳۰ مین به هتل رسیدم و خبرو به مینسو گفتم.
•••••
مینسو : جدی میگی ؟
بورام : اره ، ببین
مینسو : برات خیلی خوشحالم که قراره ببینیشون
بورام : وای خیلی ذوق زده ام دختر
مینسو : ساعت ۱۲ میرسن اینجا حواست هست ؟
بورام : چی ؟ واییی مینسووو (ذوق)
مینسو : اروم باش حالا (خنده)
•••••
«11:49 noon»
بورام : خب رئیس همونطور که گفتین همه جا رو خدمتکار ها تمیز کردن و اتاق های وی ای پی رو به صورت کامل تمیز کردن
ر : خب خوبه ، ۱۰ دقیقه دیگه میرسن مواظب باشین خطایی ازتون سر نزنه
بورام . مینسو : چشم
«11:57 noon»
بورام : مینسو خیلی خوشحالممم (ذوق)
مینسو : صداتو بیار پایین دختر ، زیادم خوشحال نباش اینجا خیلی از کار کنا از بایست خوششون میاد حواست هست ؟
بورام : اه همشونو میکشم (اخم)
مینسو : باشه (خنده)
مینسو : عه اومدن ، نفس عمیق ، قشنگ دم باز دم دم باز دم
بورام : (نفس عمیق) استرس نباید داشته باشم
مینسو : خیلی خوش اومدید
نامجون : وقتتون بخیر ، اتاق های وی ای پی شما تعریف زیادی داشته ، میتونیم ی نگاهی بکنیم ؟
مینسو : بله حتما ، همکارم خانم بورام همراهیتون میکنه
جونگ کوک : (نگاهشو میده به بورام) اوم خوشگله (اروم)
بورام : چییی چرا منن (تو ذهنش)
بورام : از این طرف (اشاره میکنه به اسانسور)
نامجون : بله چشم ، بچه ها بیاین
•••••
«طبقه 5»
بورام : توی این طبقه تقریبا همه اتاق ها وی ای پی هستن و منظره عالی دارن که به دریا میخوره
نامجون : عالیه ، میشه 4 تا از اتاق هایی که منظره شون بیشتر رو به دریاست رو نشونمون بدین ؟
بورام : بله حتما
بورام : اتاق های 545 ، 546 ، 547 و 548 خالیه و منظره شون عالیه ، خانم جو براتون کلید اتاق هارو میاره ، از دیدارتون مرخص میشم (خم میشه)
نامجون : خیلی ممنون
خ.ج : بفرمایید اینم از کلید های اتاق ها و چمدون هاتون ، اقامت خوبی رو داشته باشین
نامجون : ازتون ممنونم
جونگ کوک : نامجون
نامجون : بله
جونگ کوک : اسم اون دختره چی بود ؟
نامجون : خانم بورام ؟
جونگ کوک : اره خودشه (تو ذهنش)
جونگ کوک : هیچی هیچی بیخیالش ، من اتاق تکی میخوام
نامجون : خب بچه ها ، شوگا و جیمین با هم برن ، تهیونگ و جین هم با هم برن منو جیهوپ هم باهم میریم اینم کلید اتاق ها ، جونگ کوک توام تنها میمونی
جونگ کوک : خیلی عالیه
•••••
لایک از شما پارت بعد از من 😉
ویو (Boram) : «5:00 in the morning»
با صدای الارم ساعتم بیدار شدم و رفتم سرویس تا کارای لازم رو انجام بدم.
رفتم توی اشپز خونه و ی رامیون درست کردم ، در هینی که داشتم میخوردم دیدم اعضا برای تعطیلات میخوان به ی هتل برن ، به اسم هتل که دقت کردم دیدم هتلی هست که خودم توش کار میکنم.
تند تند غذامو خوردم و رفتم لباسامو پوشیدم و ی تینت هم به لبم زدم.
•••••
بعد از ۳۰ مین به هتل رسیدم و خبرو به مینسو گفتم.
•••••
مینسو : جدی میگی ؟
بورام : اره ، ببین
مینسو : برات خیلی خوشحالم که قراره ببینیشون
بورام : وای خیلی ذوق زده ام دختر
مینسو : ساعت ۱۲ میرسن اینجا حواست هست ؟
بورام : چی ؟ واییی مینسووو (ذوق)
مینسو : اروم باش حالا (خنده)
•••••
«11:49 noon»
بورام : خب رئیس همونطور که گفتین همه جا رو خدمتکار ها تمیز کردن و اتاق های وی ای پی رو به صورت کامل تمیز کردن
ر : خب خوبه ، ۱۰ دقیقه دیگه میرسن مواظب باشین خطایی ازتون سر نزنه
بورام . مینسو : چشم
«11:57 noon»
بورام : مینسو خیلی خوشحالممم (ذوق)
مینسو : صداتو بیار پایین دختر ، زیادم خوشحال نباش اینجا خیلی از کار کنا از بایست خوششون میاد حواست هست ؟
بورام : اه همشونو میکشم (اخم)
مینسو : باشه (خنده)
مینسو : عه اومدن ، نفس عمیق ، قشنگ دم باز دم دم باز دم
بورام : (نفس عمیق) استرس نباید داشته باشم
مینسو : خیلی خوش اومدید
نامجون : وقتتون بخیر ، اتاق های وی ای پی شما تعریف زیادی داشته ، میتونیم ی نگاهی بکنیم ؟
مینسو : بله حتما ، همکارم خانم بورام همراهیتون میکنه
جونگ کوک : (نگاهشو میده به بورام) اوم خوشگله (اروم)
بورام : چییی چرا منن (تو ذهنش)
بورام : از این طرف (اشاره میکنه به اسانسور)
نامجون : بله چشم ، بچه ها بیاین
•••••
«طبقه 5»
بورام : توی این طبقه تقریبا همه اتاق ها وی ای پی هستن و منظره عالی دارن که به دریا میخوره
نامجون : عالیه ، میشه 4 تا از اتاق هایی که منظره شون بیشتر رو به دریاست رو نشونمون بدین ؟
بورام : بله حتما
بورام : اتاق های 545 ، 546 ، 547 و 548 خالیه و منظره شون عالیه ، خانم جو براتون کلید اتاق هارو میاره ، از دیدارتون مرخص میشم (خم میشه)
نامجون : خیلی ممنون
خ.ج : بفرمایید اینم از کلید های اتاق ها و چمدون هاتون ، اقامت خوبی رو داشته باشین
نامجون : ازتون ممنونم
جونگ کوک : نامجون
نامجون : بله
جونگ کوک : اسم اون دختره چی بود ؟
نامجون : خانم بورام ؟
جونگ کوک : اره خودشه (تو ذهنش)
جونگ کوک : هیچی هیچی بیخیالش ، من اتاق تکی میخوام
نامجون : خب بچه ها ، شوگا و جیمین با هم برن ، تهیونگ و جین هم با هم برن منو جیهوپ هم باهم میریم اینم کلید اتاق ها ، جونگ کوک توام تنها میمونی
جونگ کوک : خیلی عالیه
•••••
لایک از شما پارت بعد از من 😉
۵.۴k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.