درسته که شرطا نرسیده بود ولی من گذاشتم:)
درسته که شرطا نرسیده بود ولی من گذاشتم:)
پارت²
ا.ت: شب ها فقط چشمام رو به در دوختم که شاید بیای ولی سخت در اشتباه بودم چرا من باید اینجا منتظر تو باشم ولی تو اصلا به من هم فکر نمی کنی
کوک: این بچه بازی ها چیه در میاری ا.ت من همیشه به تو فکر می کنم این طرز فکر تو هست من الان بهت هیچی نمیگم چون اعصبانی و نمی فهمی چی میگی
ا.ت: که نمی فهم چی میگم(اعصبانی)
*دستمو سمت گلدون دراز کردم و پرتش کردم پایین*
کوک: شوخیت گرفته(داد و عصبی)
ا.ت: خستم کردی جئون با کارهات، رفتارات دیگا حتی نمی تونم چهرت رو ببینم کاشکی هیچ وقت نمیدیدمت باهات آشنا نمی شدم پشیمونم از اینکه عاشقت شدم اینارو خیلی وقت پیش باید میگفتم اما زمان مناسبش نرسیده بود الان بهت میگم "دیگه دوست ندارم"
کوک ویو
'کافی بود فقط همین جمله رو بشنوم'
ا.ت: یا بهتر بگم دیگه" نمی خوامت"
"همه ی جمله هایی که داشتم میگفتم دروغ بود
" عاشقش بودم "
دوسش داشتم"
"از جونم مهم تر بود"
"ولی هیشکس درد من رو نمی فهمه"
ا.ت ویو
............................
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شرط
لایک⁷
کامنت¹⁰
پارت²
ا.ت: شب ها فقط چشمام رو به در دوختم که شاید بیای ولی سخت در اشتباه بودم چرا من باید اینجا منتظر تو باشم ولی تو اصلا به من هم فکر نمی کنی
کوک: این بچه بازی ها چیه در میاری ا.ت من همیشه به تو فکر می کنم این طرز فکر تو هست من الان بهت هیچی نمیگم چون اعصبانی و نمی فهمی چی میگی
ا.ت: که نمی فهم چی میگم(اعصبانی)
*دستمو سمت گلدون دراز کردم و پرتش کردم پایین*
کوک: شوخیت گرفته(داد و عصبی)
ا.ت: خستم کردی جئون با کارهات، رفتارات دیگا حتی نمی تونم چهرت رو ببینم کاشکی هیچ وقت نمیدیدمت باهات آشنا نمی شدم پشیمونم از اینکه عاشقت شدم اینارو خیلی وقت پیش باید میگفتم اما زمان مناسبش نرسیده بود الان بهت میگم "دیگه دوست ندارم"
کوک ویو
'کافی بود فقط همین جمله رو بشنوم'
ا.ت: یا بهتر بگم دیگه" نمی خوامت"
"همه ی جمله هایی که داشتم میگفتم دروغ بود
" عاشقش بودم "
دوسش داشتم"
"از جونم مهم تر بود"
"ولی هیشکس درد من رو نمی فهمه"
ا.ت ویو
............................
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شرط
لایک⁷
کامنت¹⁰
۹.۶k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.