جان دلم...
جان دلم...
میدانم با تو بد کردم
میدانم قدرِ تو را ندانستم
آدمی است جانم،اشتباه میکند...
آدمی است جانم پشیمان میشود...
نمیدانم کجای این شهری و چه میکنی؟؟؟
ولی این را بدان دلم برایت لک زده
این را بدان اگر برگردی،اگر مرا ببخشی دیگر آن آدم سابق نخواهم بود
جان دلم...
مرا ببخش که میان هزاران ستاره ای که اطرافم بود ماه را ندیدم...
مرا ببخش که دوستت دارم هایت را نادیده گرفتم
مرا ببخش که بارها و بارها اشک تو را در آوردم
جان دلم ...
سرم پایین است
والله قسم شرمنده ات هستم
من نمیگویم خدا باش و بگو صد بار اگر توبه شکستی باز آی...
من میگویم همین یک بار،فقط همین یک بار مرا ببخش،من جانم را فدای تو میکنم...
دیگر اجازه نمیدهم از آن چشمان زیبایت اشک سرازیر شود...
جان دلم...
مرا ببخش که تمام امید زندگی ام این است که باز هم جانِ جانانم شوی دورت بگردم...
میدانم با تو بد کردم
میدانم قدرِ تو را ندانستم
آدمی است جانم،اشتباه میکند...
آدمی است جانم پشیمان میشود...
نمیدانم کجای این شهری و چه میکنی؟؟؟
ولی این را بدان دلم برایت لک زده
این را بدان اگر برگردی،اگر مرا ببخشی دیگر آن آدم سابق نخواهم بود
جان دلم...
مرا ببخش که میان هزاران ستاره ای که اطرافم بود ماه را ندیدم...
مرا ببخش که دوستت دارم هایت را نادیده گرفتم
مرا ببخش که بارها و بارها اشک تو را در آوردم
جان دلم ...
سرم پایین است
والله قسم شرمنده ات هستم
من نمیگویم خدا باش و بگو صد بار اگر توبه شکستی باز آی...
من میگویم همین یک بار،فقط همین یک بار مرا ببخش،من جانم را فدای تو میکنم...
دیگر اجازه نمیدهم از آن چشمان زیبایت اشک سرازیر شود...
جان دلم...
مرا ببخش که تمام امید زندگی ام این است که باز هم جانِ جانانم شوی دورت بگردم...
۵.۳k
۰۹ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.