عاشقم باش پارت ²⁶ گایز دویست تاییمون کنید:)
ته اروم اومد دره گوشم جوری که کسی نفهمه
ته:اروم باش بیبی
جین:اقا خستمهههههه(داد)
ات:چه بگم
ته:ات بریم؟
ات:اره بریم منم خستمه
ات:بچه ها بای
همه:بایی
رفتیم سوار ماشین شدیم
ات:دختره ی کثافته سلیطه😒
ته:ات چرا انقد حرص و جوش میخوری مگه من به عنمم گرفتمش؟
ات:نه ولی
ته:ولی نداره دیگه تموم شد
ات:چرا انقد گند اخلاقی
ته:خو به یچیزی کیلیک میکنی ول کن نیستی
ات:دلم می خواد پرو
ته:اینا ببین
ات:با من حرف نزن دیگه!
رسیدیم پیاده شدم رفتم بالا لباسمو عوض کردم یه شلوارک و یه لباسه لانگ پوشیدم
ات:مرتیکه ی الدنگ
ته:با کی بودی؟
ات:با من حرف نزن
ته:ببین ات واقعیتش اگه سره اینکه من یه چیز گفتم قهر کردی واقعا بچه گونست تازه هیچیم نگفتم
اصلا بهش جواب ندادم
ته:جواب نمیدی؟
ات:....
ته:باشه
یهو اومد روم خیمه زد و دره گوشم گفت
ته:ات طاقت قهر کردنتو ندارم انقد بچه بازی در نیار
اومد سراغ گردنم و یه گاز ریز گرفتم و لبشو گذاشت رو لبمو میبوسید منم همراهی میکردم...........
پرش زمانی فردا صبح
پاشدم دیدم ته خوابه هنوز یکم دلم درد میکرد اما مهم نبودش
اومدم یه بوس ریز رو لبه ته گذاشتم
ات:تهیونگاا پاشو
یهو منو کشید تو بغلش
ات:یا پاشو نگفتم بخوابیما
ته:بخوابا من خوابم میاد
ات:ساعت تازه پنجه صبحه پاشووو
ته:ات ولم کنااا بخوابا
ات:باشه موهامو ناز کن بخوابم
شروع کرد موهامو ناز کردن
نمیدونم کی شد که خوابم برد
پرش زمانی ساعت سه ظهر
ات:از خواب پاشدم ساعتو که دیدم
ات:جیغغغغغ
ته از خواب پرید
ته:یا خدا کی مرده؟(ترس)
ات:ساعت سه ظهره
ته:ات فرار کن
از رو تخت بلند شدم و رفتم پایین دنبالم میدویید
ات:بیا منو بگیر دیگه
ته:باشهه
یهو از رو مبل پرید محکم بغلم کرد
گذاشتم رو مبل تا تونست قلقلکم داد
ات:,جرمممممم ولم کناااااا
بلاخره ولم کرد
ته:دیگه مزاحمه منو خوابم نشو
ات:برو با خواب جونت اصن کیم تهیونگ
ته:میرم باهاش ازدواج کنم
یه بالشت کنارم بود پرتش کردم
ات:گمشووووووووو
اقا حمایتا افتضاح شده اصن:)
یکم حمایت کنید وگرنه دیگه منم مجبورم روزی یکی بزارم تازه من شرطم نمیزارم:)
ته:اروم باش بیبی
جین:اقا خستمهههههه(داد)
ات:چه بگم
ته:ات بریم؟
ات:اره بریم منم خستمه
ات:بچه ها بای
همه:بایی
رفتیم سوار ماشین شدیم
ات:دختره ی کثافته سلیطه😒
ته:ات چرا انقد حرص و جوش میخوری مگه من به عنمم گرفتمش؟
ات:نه ولی
ته:ولی نداره دیگه تموم شد
ات:چرا انقد گند اخلاقی
ته:خو به یچیزی کیلیک میکنی ول کن نیستی
ات:دلم می خواد پرو
ته:اینا ببین
ات:با من حرف نزن دیگه!
رسیدیم پیاده شدم رفتم بالا لباسمو عوض کردم یه شلوارک و یه لباسه لانگ پوشیدم
ات:مرتیکه ی الدنگ
ته:با کی بودی؟
ات:با من حرف نزن
ته:ببین ات واقعیتش اگه سره اینکه من یه چیز گفتم قهر کردی واقعا بچه گونست تازه هیچیم نگفتم
اصلا بهش جواب ندادم
ته:جواب نمیدی؟
ات:....
ته:باشه
یهو اومد روم خیمه زد و دره گوشم گفت
ته:ات طاقت قهر کردنتو ندارم انقد بچه بازی در نیار
اومد سراغ گردنم و یه گاز ریز گرفتم و لبشو گذاشت رو لبمو میبوسید منم همراهی میکردم...........
پرش زمانی فردا صبح
پاشدم دیدم ته خوابه هنوز یکم دلم درد میکرد اما مهم نبودش
اومدم یه بوس ریز رو لبه ته گذاشتم
ات:تهیونگاا پاشو
یهو منو کشید تو بغلش
ات:یا پاشو نگفتم بخوابیما
ته:بخوابا من خوابم میاد
ات:ساعت تازه پنجه صبحه پاشووو
ته:ات ولم کنااا بخوابا
ات:باشه موهامو ناز کن بخوابم
شروع کرد موهامو ناز کردن
نمیدونم کی شد که خوابم برد
پرش زمانی ساعت سه ظهر
ات:از خواب پاشدم ساعتو که دیدم
ات:جیغغغغغ
ته از خواب پرید
ته:یا خدا کی مرده؟(ترس)
ات:ساعت سه ظهره
ته:ات فرار کن
از رو تخت بلند شدم و رفتم پایین دنبالم میدویید
ات:بیا منو بگیر دیگه
ته:باشهه
یهو از رو مبل پرید محکم بغلم کرد
گذاشتم رو مبل تا تونست قلقلکم داد
ات:,جرمممممم ولم کناااااا
بلاخره ولم کرد
ته:دیگه مزاحمه منو خوابم نشو
ات:برو با خواب جونت اصن کیم تهیونگ
ته:میرم باهاش ازدواج کنم
یه بالشت کنارم بود پرتش کردم
ات:گمشووووووووو
اقا حمایتا افتضاح شده اصن:)
یکم حمایت کنید وگرنه دیگه منم مجبورم روزی یکی بزارم تازه من شرطم نمیزارم:)
۳۰.۰k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.