پارت دو شب برفی
پارت دو شب برفی
با سرعت سمتش دویدم و دستشو
گرفتم سرعتم خیلی زیاد بود هر دوتامون افتادیم رو هم کازوتورا داشت داشت نفس نفس میزد
کازوتورا : حالت خوبه چیزیت نشوده
ا/ت بایه حالت آروم گفت نه
کازوتورا :میخواستی خودکشی کنی آره اما چراااا
که دید ا/ت داره میلرزه لباس زیادی نداشت که کازوتورا سوییشرت رو
انداخت رو ا/ت
کازوتورا : اسم من هانمیا کازوتورا هست اسم تو چی هست
ا/ت :ا/ت
کازوتورا : بنظر ناراحت میومد پس یه فکری به سرش زد
کازوتورا :میخوام یه جای قشنگ ببرمت با من میای ؟
ا/ت :کجا
کازوتورا : دنبالم بیا
میدونم زیاد خوب نشوده اگه قلت املایی داشتم ببخشید ❤️
با سرعت سمتش دویدم و دستشو
گرفتم سرعتم خیلی زیاد بود هر دوتامون افتادیم رو هم کازوتورا داشت داشت نفس نفس میزد
کازوتورا : حالت خوبه چیزیت نشوده
ا/ت بایه حالت آروم گفت نه
کازوتورا :میخواستی خودکشی کنی آره اما چراااا
که دید ا/ت داره میلرزه لباس زیادی نداشت که کازوتورا سوییشرت رو
انداخت رو ا/ت
کازوتورا : اسم من هانمیا کازوتورا هست اسم تو چی هست
ا/ت :ا/ت
کازوتورا : بنظر ناراحت میومد پس یه فکری به سرش زد
کازوتورا :میخوام یه جای قشنگ ببرمت با من میای ؟
ا/ت :کجا
کازوتورا : دنبالم بیا
میدونم زیاد خوب نشوده اگه قلت املایی داشتم ببخشید ❤️
۲.۰k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.