part: 82
اخمای دکتر درهم رفت و گف
_الان برمیگردم
خیلی ترسیده بودم اگه صدامو از دست داده باشم چی کلی سوال تو ذهنم بود یون کیونگ همش باهام حرف میزدو سعی میکرد حالمو خوب کنه ولی خوب بشو نبودم که به حدی استرس گرفته بودم که دستام میلرزید و بدنم یخ کرده بود بلاخره دکتر اومد
دکتر: خبب اه چطور بگم واقعا سخته برام
یون کیونگ: اقای دکتر بگین که چیز مهمی نیس
دکتر سرشو انداخت پایین و با انگشتاش شقیقشو ماساژ داد و گف
_متاسفم بخاطر ضربه ای که به گلوتون خورده تارهای صوتیتون اسیب دیده و ممکنه تا چن سال نتونین بخونیم
همین حرفش برا بهم ریختنم کافی بود برای به بازی گرفتن روح و روانم همین حرف کافی بود ینی چی اخه چقد دیگ باید بدبختی بکشم چرا دنیای کیپاپ جوری که فکرشو میکردم نبود چرا انقد پشت پرده عذاب اور و دردناکی داش چرا الان باید روزی هزار بار خودمو بخاطر گرفتن ابن تصمیم لعنت بفرستم سخت ترین چیز برای ی خواننده اینه که دیگ نتونه بخونه نتونه بره رو استیج و پرانرژی برای طرفداراش اجرا کنه مث این میمونه که کل زندگیتو ازت بگیرن و بگن بازم باید ادامه بدی واقعا درک نمیکنم این ادمارو با قطع کردن صدای من چی گیرشون میاد با ازار و اذیت بقیه چی گیرشون میاد که هزاران هزار بار این کارو میکنن اخه کی میخوان بفهمم ما قبل ایدل و خواننده بودن ادمیم قلب داریم
انقد ذهنم درگیر این حرف دکتر بود و برام غیرقابل هضم بود که متوجه سرازیر شدن اشکام نبودم
برام سخت بود نمیتونستم قبول کنم میخواستم بگم که شاید اینم فقط ی کابوسه ولی فکرشو که میکنم یادم میاد من کل زندگیم مث کابوس میمونه همونقدر ترسناک و عذاب اور
نمیخواستم جلو دکتر گریه کنم ولی تسلطی رو اشکام نداشتم به حدی حالم بد بود که گریم شدت گرف و با صدای بلند سعی داشتم خودمو خالی کنم
دکتر ی حرفی به یون کیونگ زدو رف
پاهامو بغل کردمو سرمو گذاشتم روش و به گریه کردنم ادامه دادم چرا واقعا بچگیمو پای آیدل شدن گذاشتم چون فقط اون ساید رویاییه کیپاپو دیده بودم نمیدونستم ایدلا چ عذاباییو تحمل میکنن تا الان که خودم ایدل شدم و فهمیدم
_الان برمیگردم
خیلی ترسیده بودم اگه صدامو از دست داده باشم چی کلی سوال تو ذهنم بود یون کیونگ همش باهام حرف میزدو سعی میکرد حالمو خوب کنه ولی خوب بشو نبودم که به حدی استرس گرفته بودم که دستام میلرزید و بدنم یخ کرده بود بلاخره دکتر اومد
دکتر: خبب اه چطور بگم واقعا سخته برام
یون کیونگ: اقای دکتر بگین که چیز مهمی نیس
دکتر سرشو انداخت پایین و با انگشتاش شقیقشو ماساژ داد و گف
_متاسفم بخاطر ضربه ای که به گلوتون خورده تارهای صوتیتون اسیب دیده و ممکنه تا چن سال نتونین بخونیم
همین حرفش برا بهم ریختنم کافی بود برای به بازی گرفتن روح و روانم همین حرف کافی بود ینی چی اخه چقد دیگ باید بدبختی بکشم چرا دنیای کیپاپ جوری که فکرشو میکردم نبود چرا انقد پشت پرده عذاب اور و دردناکی داش چرا الان باید روزی هزار بار خودمو بخاطر گرفتن ابن تصمیم لعنت بفرستم سخت ترین چیز برای ی خواننده اینه که دیگ نتونه بخونه نتونه بره رو استیج و پرانرژی برای طرفداراش اجرا کنه مث این میمونه که کل زندگیتو ازت بگیرن و بگن بازم باید ادامه بدی واقعا درک نمیکنم این ادمارو با قطع کردن صدای من چی گیرشون میاد با ازار و اذیت بقیه چی گیرشون میاد که هزاران هزار بار این کارو میکنن اخه کی میخوان بفهمم ما قبل ایدل و خواننده بودن ادمیم قلب داریم
انقد ذهنم درگیر این حرف دکتر بود و برام غیرقابل هضم بود که متوجه سرازیر شدن اشکام نبودم
برام سخت بود نمیتونستم قبول کنم میخواستم بگم که شاید اینم فقط ی کابوسه ولی فکرشو که میکنم یادم میاد من کل زندگیم مث کابوس میمونه همونقدر ترسناک و عذاب اور
نمیخواستم جلو دکتر گریه کنم ولی تسلطی رو اشکام نداشتم به حدی حالم بد بود که گریم شدت گرف و با صدای بلند سعی داشتم خودمو خالی کنم
دکتر ی حرفی به یون کیونگ زدو رف
پاهامو بغل کردمو سرمو گذاشتم روش و به گریه کردنم ادامه دادم چرا واقعا بچگیمو پای آیدل شدن گذاشتم چون فقط اون ساید رویاییه کیپاپو دیده بودم نمیدونستم ایدلا چ عذاباییو تحمل میکنن تا الان که خودم ایدل شدم و فهمیدم
۲۱.۸k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲