کار خصوصی من وjimin 2
بعد شما میترسید میگید چی شده مامان چیشده بابا گریه میکنید پننی رو فشار میدید باباتون از داخل جیبش یه چیزه قشنگیه چیزی که قطرش یک میلی متره و درازاش ۲۰سانتی متری بود و اخرش یه نگین قرمز براق خوشگل خودتون فرز کنید بعد باباتون گفت این یه گل سره برای دختر نازم از باباتون میگیرینش و یه عالمه خوشحال میشید بعد بابات صدات میزنه میگه صبر کن یه نامه هم است برای وقتی خوندن نوشتن یاد گرفتی بعد میگی بابا بابا لطفا برام بخون بخون بخون بابات اسمت رو صدا میزنه و مسگه نه صبر کن یزرگ شی بعد سریع مامانت صدات میزنه و میگه یادم رفته بود باید بریم دیگه بیلیت هواپیما نیست برای امروز گرفتم خودت و من می ریم بابات بعدا میاد
حرف های مامان و بابات که یواشکی بود= بابات به مامانت میگه هیونگ باید برید دارن دنبالمون میان میخوان کد دوربین هارو بگیرن و باهاش جاسوسی کنند شما دوتا سریع برید هماهنگ کردم بیلیت گرفتم برید یه فرودگاه siyterمامانت میگه میگه تو چی پس نه نه یه راه حلی هست و بعد بابات میگه نه و مامانت کلی گریه میکنه و گریه هاش رو پاک میکنه و میاد تو رو ببره پیشه بابات
خب زمان حال=
خب شما الان یه دختره خیلی هات و همزمان سنگین هستید
شما شرکت باباتون به هتون رسیده ولی اصلا شغل اصلیتون یه چیز دیگه
شغل اصلی ادم کشی و جاسوسی
قابل توجه شما یک ارمیه وحشتناک دو اتیشه هستید یک دوستم دارید به اسم میا که بک هکر ماهر و یه ذره خیلی کم از شما خوسگل تره ولی شما جذاب تر کیوت تر شما اینقدر ارمی هستید که در کنار ادم کشی یه ارمی هستید
یه روز شما یه لباس معمولی می پوشید عکسش رو میزارم. و بعد چون کارتون جاسوسی و ادم کشی اینچیزا رو خوب بلدید میرید سر صحنه بی تی اس خودتون رو بجای میکاپ گر میزارید و یه عینک که دوربین داره رو میزارید رو صورتتون اون موقع ظاهرتون رو خیلی احمقانه کردید
بچه ها حمایت کنید قول میدم داستان ادامش اینقدر جذابه که
من زدم اسم داستان رو جمین ولی این یه اسمه با همه اعضا
حرف های مامان و بابات که یواشکی بود= بابات به مامانت میگه هیونگ باید برید دارن دنبالمون میان میخوان کد دوربین هارو بگیرن و باهاش جاسوسی کنند شما دوتا سریع برید هماهنگ کردم بیلیت گرفتم برید یه فرودگاه siyterمامانت میگه میگه تو چی پس نه نه یه راه حلی هست و بعد بابات میگه نه و مامانت کلی گریه میکنه و گریه هاش رو پاک میکنه و میاد تو رو ببره پیشه بابات
خب زمان حال=
خب شما الان یه دختره خیلی هات و همزمان سنگین هستید
شما شرکت باباتون به هتون رسیده ولی اصلا شغل اصلیتون یه چیز دیگه
شغل اصلی ادم کشی و جاسوسی
قابل توجه شما یک ارمیه وحشتناک دو اتیشه هستید یک دوستم دارید به اسم میا که بک هکر ماهر و یه ذره خیلی کم از شما خوسگل تره ولی شما جذاب تر کیوت تر شما اینقدر ارمی هستید که در کنار ادم کشی یه ارمی هستید
یه روز شما یه لباس معمولی می پوشید عکسش رو میزارم. و بعد چون کارتون جاسوسی و ادم کشی اینچیزا رو خوب بلدید میرید سر صحنه بی تی اس خودتون رو بجای میکاپ گر میزارید و یه عینک که دوربین داره رو میزارید رو صورتتون اون موقع ظاهرتون رو خیلی احمقانه کردید
بچه ها حمایت کنید قول میدم داستان ادامش اینقدر جذابه که
من زدم اسم داستان رو جمین ولی این یه اسمه با همه اعضا
۸.۵k
۰۵ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.