Breakfast پارت ۱
امروز از خواب که بیدار شدم جیمین شی کنارم بود
بیدار شدم بهش گفتم چرا چشماش قرمز شده( از نوع بی خوابی)
گفت دیشب نخوابیده چون شوگا و تهیونگ باهم بحث کردن..
من:چرا؟
جیمین:اگه... بهت میگفتم
شوگا:صبح بخیر..
من:...( اروم) جیمین شوگا چراا زز.. خمی...
جیمین:سیس!
ته:هوی مردکه نزدیک اون نشو
شوگا:حرف نزن بابا
جیمین:سیسس ساکت عه چرا انقدر سوتی می دینننن
من:تولدمه؟! عه نه
جیمین: بیا برو یه اب به دست و صورتت بزن افرین.
من:نمی خوام من فضولممم
شوگا:برو بشور تا...
ته:هوی حرف دهنتو بفهما
شوگا: با هیونگت مث ادم حرف بزن. \:
جیمین: خبـ. بسته پسرای گل بریم یه چی بوقولیم
ته:نمی خواد کیوت بازی در بیاری
شوگا:اوهوم
من:من اومدم برم یه دوش بگیرم
۱۱ مین بعد
من: من اومدم. راستی شوگولی تو شکلات منو که نخوری
شوگا:نوچ.کار ته
من: مگه من پرسیدم خوردین یا کی خوردی
ته:هه بسوز
شوگا: هه چشم
من. جیمین:خدایا عجب گیری کردیما
بیدار شدم بهش گفتم چرا چشماش قرمز شده( از نوع بی خوابی)
گفت دیشب نخوابیده چون شوگا و تهیونگ باهم بحث کردن..
من:چرا؟
جیمین:اگه... بهت میگفتم
شوگا:صبح بخیر..
من:...( اروم) جیمین شوگا چراا زز.. خمی...
جیمین:سیس!
ته:هوی مردکه نزدیک اون نشو
شوگا:حرف نزن بابا
جیمین:سیسس ساکت عه چرا انقدر سوتی می دینننن
من:تولدمه؟! عه نه
جیمین: بیا برو یه اب به دست و صورتت بزن افرین.
من:نمی خوام من فضولممم
شوگا:برو بشور تا...
ته:هوی حرف دهنتو بفهما
شوگا: با هیونگت مث ادم حرف بزن. \:
جیمین: خبـ. بسته پسرای گل بریم یه چی بوقولیم
ته:نمی خواد کیوت بازی در بیاری
شوگا:اوهوم
من:من اومدم برم یه دوش بگیرم
۱۱ مین بعد
من: من اومدم. راستی شوگولی تو شکلات منو که نخوری
شوگا:نوچ.کار ته
من: مگه من پرسیدم خوردین یا کی خوردی
ته:هه بسوز
شوگا: هه چشم
من. جیمین:خدایا عجب گیری کردیما
۲.۲k
۰۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.