تک پارتی ته
ا/ت: (۱۲ شب بود و هنوز ته نیومده بود.. و منم عادتم بود که ساعت ده بخوابم..گیج و منگ بودم..تهیونگ گفته بود دیر میاد و منم گفتم تا موقعی که بیاد بیدار میمونم).. من یه پرنده ام..آرزو دارممم..که کنارم باشییی..من یه خونههه ی..تنگ و تاریکم....کاشکی تو بیاییی..کنارم باشی( خنده).. وایی پس کی میای؟
*
ته: امروز ساعت ۱۲ تموم شدم و تو راه بودم..میدونستم بیداره و گیج و منگ میزنه..پس خودمو آماده کردم(😂)
*
ته: من اومدم
ا/ت: سلامم بر شوهر گللل..چطوری؟
ته: یاخدا( زیر لب).. پاشو بریم بخوابیم دیروقته
ا/ت: نمیخوام..نمیام
ته: پاشو بریم*( دستشو گرفتم و کشون کشون بردمش)
ا/ت: نمیاممم
ته:( پرتش کردم رو تخت) و بوسیدمش*...(بغلش کردم و خوابمون برد)
نکته: ته لباساش رو عوض کرد!
*
ته: امروز ساعت ۱۲ تموم شدم و تو راه بودم..میدونستم بیداره و گیج و منگ میزنه..پس خودمو آماده کردم(😂)
*
ته: من اومدم
ا/ت: سلامم بر شوهر گللل..چطوری؟
ته: یاخدا( زیر لب).. پاشو بریم بخوابیم دیروقته
ا/ت: نمیخوام..نمیام
ته: پاشو بریم*( دستشو گرفتم و کشون کشون بردمش)
ا/ت: نمیاممم
ته:( پرتش کردم رو تخت) و بوسیدمش*...(بغلش کردم و خوابمون برد)
نکته: ته لباساش رو عوض کرد!
۱۳.۰k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.