پارت ۱۳
پارت ۱۳
#عسل
هی چرا متین یهو اینطوری کرد
ر. عسل حالم بده
ع. بیا ببینم چیشده
ر. متین ولم کرد
ع. هی داستان آشناهاتون بگو تا بتونم کمکت کنم
ر. من وقتی ۱۲ سالم بود مدرسه ام تغیر دادم بعد رفتم توی کلاسی دیدم یک پسر تنهاس رفتم آشنا شودم اسمش محراب بود بعد ۲ تا پسر امدن ت کلاس هی میخندین ک یک پسر دیگ گف من میرم کلاس خودم زنگ تفریح شد اون ۳ تا پسر امدن پیش منو محراب دیدیم اسماشون ارسلان و متین و ممد هستند ارسلان و متین و ممد ۵ روز بود دوست شدن
ر. حال ت بگو
ع. خب منو نیکا داخل اینستا آشنا شدیم ۷ سال پیش بعد قرار گذاشتیم باهم آشنا شدیم دیانا و مهدیس از ۴ سالگی دوستند بعد توی پارک با منو نیکا آشنا شدن پانیذ هم داخل خیابان داشت گریه میکرد بعد با ما دوست شد
ر. اها چقدر جالب
ع. اره
ر. المیرا اشغال با اون دوستاش زندگی مارو خراب کردن
ع .هی ازشون خشم نمیاد
ر. منم
#عسل
هی چرا متین یهو اینطوری کرد
ر. عسل حالم بده
ع. بیا ببینم چیشده
ر. متین ولم کرد
ع. هی داستان آشناهاتون بگو تا بتونم کمکت کنم
ر. من وقتی ۱۲ سالم بود مدرسه ام تغیر دادم بعد رفتم توی کلاسی دیدم یک پسر تنهاس رفتم آشنا شودم اسمش محراب بود بعد ۲ تا پسر امدن ت کلاس هی میخندین ک یک پسر دیگ گف من میرم کلاس خودم زنگ تفریح شد اون ۳ تا پسر امدن پیش منو محراب دیدیم اسماشون ارسلان و متین و ممد هستند ارسلان و متین و ممد ۵ روز بود دوست شدن
ر. حال ت بگو
ع. خب منو نیکا داخل اینستا آشنا شدیم ۷ سال پیش بعد قرار گذاشتیم باهم آشنا شدیم دیانا و مهدیس از ۴ سالگی دوستند بعد توی پارک با منو نیکا آشنا شدن پانیذ هم داخل خیابان داشت گریه میکرد بعد با ما دوست شد
ر. اها چقدر جالب
ع. اره
ر. المیرا اشغال با اون دوستاش زندگی مارو خراب کردن
ع .هی ازشون خشم نمیاد
ر. منم
۷.۸k
۰۶ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.