من زود به زود پارت میزارم حیح حیح
پارت دو
نامه:
«نایون من با دختر داییم سورا ازدواج کردم و خیلی دوسش دارم متاسفم تو برا من یه بازی بود خداحافظ دختر خیالی من»با خوندن نامه اشک تو چشمام شد و زدم زیر گریه حدود نیم ساعت گریه میکرد با خود کشی چیزی درست نمیشد پس تصمیم گرفتم از زمین محو بشم
اره اقای مین همونطور که با قلبم بازی کردی با روحت بازی میکنم(هوووووو درست صحبت کن)
رفتم یه قبر خالی گرفتم و با اسم و مشخصات خودم پرش کردم و به همه ی اشنا ها گفتم که اگه برگشت بهش بگن من مردم با گوهارا تمام کار هارو کردیم و من از سئول خداحافظی کردم و به پاریس سفر کردم «خداحافظ شهر رویایی من... خداحافظ اقای مین»(خداحافظ..... درم ببند سوز میاد)
........................................................
اما اصل قضیه فرق میکرد بیاین تا براتون بگم
فلش بک به یک سال و یازده ماه پیش
شوگا:بالاخره دارم برمیگردم پیش عشقم خواستم برم که سورا صدام زد *زیر لب*دختره ی چندششششش
سورا :اقای مین همونطور که میدونی من یه مافیام پس اگه اشاره کنم میتونم نایون رو بکشم .... بامن ازدواج میکنی وگرنه نایون بی نایون
شوگا:از حرفش ترسیدم چون واقعا میتونست این کارو بکنه*باشه...باشه باهات ازدواج میکنم فقط به نایون کاری نداشته باش
پایان فلش بک
پایان پارت دو
.........................
فکر کنم این فیک امروز تموم بشه ولی نه خیر انقدرم هول نیستم الان بزارم
نامه:
«نایون من با دختر داییم سورا ازدواج کردم و خیلی دوسش دارم متاسفم تو برا من یه بازی بود خداحافظ دختر خیالی من»با خوندن نامه اشک تو چشمام شد و زدم زیر گریه حدود نیم ساعت گریه میکرد با خود کشی چیزی درست نمیشد پس تصمیم گرفتم از زمین محو بشم
اره اقای مین همونطور که با قلبم بازی کردی با روحت بازی میکنم(هوووووو درست صحبت کن)
رفتم یه قبر خالی گرفتم و با اسم و مشخصات خودم پرش کردم و به همه ی اشنا ها گفتم که اگه برگشت بهش بگن من مردم با گوهارا تمام کار هارو کردیم و من از سئول خداحافظی کردم و به پاریس سفر کردم «خداحافظ شهر رویایی من... خداحافظ اقای مین»(خداحافظ..... درم ببند سوز میاد)
........................................................
اما اصل قضیه فرق میکرد بیاین تا براتون بگم
فلش بک به یک سال و یازده ماه پیش
شوگا:بالاخره دارم برمیگردم پیش عشقم خواستم برم که سورا صدام زد *زیر لب*دختره ی چندششششش
سورا :اقای مین همونطور که میدونی من یه مافیام پس اگه اشاره کنم میتونم نایون رو بکشم .... بامن ازدواج میکنی وگرنه نایون بی نایون
شوگا:از حرفش ترسیدم چون واقعا میتونست این کارو بکنه*باشه...باشه باهات ازدواج میکنم فقط به نایون کاری نداشته باش
پایان فلش بک
پایان پارت دو
.........................
فکر کنم این فیک امروز تموم بشه ولی نه خیر انقدرم هول نیستم الان بزارم
۷.۱k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.