یه حال عجیبی دارم.... از اون حال و هوای طوفانی
ولی در عین ناباوری ساکت و آرومم🙂🙃
یه حس عجیب
اون حالی که در زمان راه رفتن به طرف حدفش متوقف میشه و میشینه ....!
چراا؟!
چون روبروش فقط تاریکیه راه براش تاریک شده
خسته شده
از این تاریکی میترسه
فقط یه نورر میبینه شایدم نورع یه شمع کوچیکه...!
به پشت سرش نگاه میکنه راهششش خیلیی نورانی بود
خاطرات شیرین
لحظات ناب
صدای خنده
شادی
اون هاا قشنگ بودن....!
ولی الان چیی
الان که من نشستم روی همین راه و متوقف شدم چییی؟!؟...
میترسم
و نگاه میکنم به توو....
و فقط منتظرم ........!!!!
که بیایی و کمکم کنی....!!
بیایی و همه چی رو درس کنی...!!
یه حس عجیب
اون حالی که در زمان راه رفتن به طرف حدفش متوقف میشه و میشینه ....!
چراا؟!
چون روبروش فقط تاریکیه راه براش تاریک شده
خسته شده
از این تاریکی میترسه
فقط یه نورر میبینه شایدم نورع یه شمع کوچیکه...!
به پشت سرش نگاه میکنه راهششش خیلیی نورانی بود
خاطرات شیرین
لحظات ناب
صدای خنده
شادی
اون هاا قشنگ بودن....!
ولی الان چیی
الان که من نشستم روی همین راه و متوقف شدم چییی؟!؟...
میترسم
و نگاه میکنم به توو....
و فقط منتظرم ........!!!!
که بیایی و کمکم کنی....!!
بیایی و همه چی رو درس کنی...!!
۱۴.۶k
۲۹ مهر ۱۴۰۱