دوباره عاشقی
پارت پنجم
÷ خیلی ناراحت کنندس ولی اون نباید اینقدر بد با تو حرف میزد میخوای بهش یه درس درست حسابی بدم
× باشه ببینم چیکار میکنی
ویو ات
تو راه بودم که برم خونه که یاد خاطراتی که با یونجون داشتم افتادم و حالم بد شد و اشکم دراومد تا راه خونه گریه کردم که جلوی در اشکام پاک کردم و رفتم خونه که مامانم گفت (علامت مامان ÷علامت ات+)
÷ کجا بودی تا الان ات
+ رفته بودم پیش دوستام
÷ باشه من که میدونم داری دروغ میگی ولی خب سعی میکنم باور کنم
+باشه مامان لطفا بس کن اصلا حوصله بحث ندارم میرم تو اتاقم
÷باشه
رفتم تو اتاقم و رفتم یه دوش بیست مینی گرفتم اومدم بیرون لباسمو پوشیدم موهامو خشک کردم
که دیدم دوستام تماس تصویری گرفتن منم جواب دادم که همه با هم با داد گفتن( چانگ یو ÷ سئوک علامت × شوگا علامت/ دا جونگ # کانگ دا ٪)
کدوم گورییی هستی
+داد نزنید گوشام کر شد خونم
÷خونه ای مگه قرار نبود بیای پیش ما
+ببخشید یادم رفت
/حالا خوبه من بهت گفتم
+ حالا دیگه یادم رفت شماها هم انقدر گیر ندید
همه با هم گفتن
باشه ولی فردا حتما باید بیای پیشمون فهمیدی
+ باشه بابا فهمیدم
دوباره همه با هم گفتن باشه پس خداحافظ برو استراحت کن
+باشه خداحافظ
قطع کردم تماس که یهو مامانم صدام کرد و اومد تو اتاقم(علامت مامان ÷)
÷ات
+بله مامان
÷فردا قراره مهمون برامون بیاد گفتم بهت که برنامه ریزی نکنی با دوستات بری پارتی
+باشه ولی کی هستن
÷شریک های جدید شرکت هستن
÷ خیلی ناراحت کنندس ولی اون نباید اینقدر بد با تو حرف میزد میخوای بهش یه درس درست حسابی بدم
× باشه ببینم چیکار میکنی
ویو ات
تو راه بودم که برم خونه که یاد خاطراتی که با یونجون داشتم افتادم و حالم بد شد و اشکم دراومد تا راه خونه گریه کردم که جلوی در اشکام پاک کردم و رفتم خونه که مامانم گفت (علامت مامان ÷علامت ات+)
÷ کجا بودی تا الان ات
+ رفته بودم پیش دوستام
÷ باشه من که میدونم داری دروغ میگی ولی خب سعی میکنم باور کنم
+باشه مامان لطفا بس کن اصلا حوصله بحث ندارم میرم تو اتاقم
÷باشه
رفتم تو اتاقم و رفتم یه دوش بیست مینی گرفتم اومدم بیرون لباسمو پوشیدم موهامو خشک کردم
که دیدم دوستام تماس تصویری گرفتن منم جواب دادم که همه با هم با داد گفتن( چانگ یو ÷ سئوک علامت × شوگا علامت/ دا جونگ # کانگ دا ٪)
کدوم گورییی هستی
+داد نزنید گوشام کر شد خونم
÷خونه ای مگه قرار نبود بیای پیش ما
+ببخشید یادم رفت
/حالا خوبه من بهت گفتم
+ حالا دیگه یادم رفت شماها هم انقدر گیر ندید
همه با هم گفتن
باشه ولی فردا حتما باید بیای پیشمون فهمیدی
+ باشه بابا فهمیدم
دوباره همه با هم گفتن باشه پس خداحافظ برو استراحت کن
+باشه خداحافظ
قطع کردم تماس که یهو مامانم صدام کرد و اومد تو اتاقم(علامت مامان ÷)
÷ات
+بله مامان
÷فردا قراره مهمون برامون بیاد گفتم بهت که برنامه ریزی نکنی با دوستات بری پارتی
+باشه ولی کی هستن
÷شریک های جدید شرکت هستن
۴.۱k
۱۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.