پارت ۲
(پرش زمانی فردا صبح)
از خواب پاشدم رفتم صورتمو آب زدم و گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به شماره
+سلام کیم ا/ت هستم دیروز با پیشنهاد من موافقت شده میخواستم اطلاعات بیشتر رو بدونم
*سلام خانم ا/ت؟ ما دیروز از شما هیچ جوابی دریافت نکردیم به جز شما کلی آدم دیگه در صف انتظار هستند
+حالا میشه یه کاری بکنید من خیلی تا اینجا تلاش کردم لطفا ناامیدم نکنید
*بزارین ببینم چی میشه لطفا فردا ساعت ۶ اینجا باشید
+بله بله ممنونم
*خدانگهدار
هوهوووووو وای ا/ت چه دیدی شاید یکدفعه اعضای بی تی اس هم ببینی وای خدا داری به زندگی مورد علاقت نزدیک میشه دختر
راوی:خب خلاصه ا/ت رفت بیرون و خوشگذروند و یه لباس خیلی قشنگ هم خرید و رفت خونه (عکس لباس و میزارم) بعدشم که بدون خوردن شام رفت خوابید.
(فردا صبح):
بیدار شدم و لباسی که دیروز خریده بودمو پوشیدم یکم هم صبحونه خوردم و سواره ماشینم شدم تو راه انگار تصادف شده بود و ترافیک شده بود داشتم به خودم لعنت میفرستادم که از این راه اومده بودم
از خواب پاشدم رفتم صورتمو آب زدم و گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به شماره
+سلام کیم ا/ت هستم دیروز با پیشنهاد من موافقت شده میخواستم اطلاعات بیشتر رو بدونم
*سلام خانم ا/ت؟ ما دیروز از شما هیچ جوابی دریافت نکردیم به جز شما کلی آدم دیگه در صف انتظار هستند
+حالا میشه یه کاری بکنید من خیلی تا اینجا تلاش کردم لطفا ناامیدم نکنید
*بزارین ببینم چی میشه لطفا فردا ساعت ۶ اینجا باشید
+بله بله ممنونم
*خدانگهدار
هوهوووووو وای ا/ت چه دیدی شاید یکدفعه اعضای بی تی اس هم ببینی وای خدا داری به زندگی مورد علاقت نزدیک میشه دختر
راوی:خب خلاصه ا/ت رفت بیرون و خوشگذروند و یه لباس خیلی قشنگ هم خرید و رفت خونه (عکس لباس و میزارم) بعدشم که بدون خوردن شام رفت خوابید.
(فردا صبح):
بیدار شدم و لباسی که دیروز خریده بودمو پوشیدم یکم هم صبحونه خوردم و سواره ماشینم شدم تو راه انگار تصادف شده بود و ترافیک شده بود داشتم به خودم لعنت میفرستادم که از این راه اومده بودم
۳.۲k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.