آخرین نت ویالون 🎶
آخرین نت ویالون 🎶
پارت سوم🎼
صبح روز بعد ساعت ۸ صبح
میرا:
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم تند تند حاضر شدم و رفتم پایین
(مامان میرا:م.م بابای میرا:ب.م مایرا:_ میرا+)
+ سلام به خانوادهی عزیزممممم
م.م سلام دخترم بیا صبحانه بخور
_ سلام آبجی جونم
ب.م جایی میری
و کل قضیه رو توضیح دادم
م.م باشه دخترم برو
+ خدافظظظ
یه ادامسم اندازه لنگه کفش انداختم دهنم و رفتم و یارو لیمویی (همونی لیموزین داره ) اومد مای پشمز فک نمیکردم واقعا بفرسته
(یارو لیمویی _ میرا+)
+ سلام علیکم
_* تکون دادن سر
+ ( در ذهن) ای بیشور جواب سلام واجبه
۳۰ دقیقه بعد
بزا زنگ بزنم کیم بگم اومدم
( کیم> میرا+)
+ سلام آقای کیم
> به سلام میرا
+ من رسیدم
> بیا بالا دختر
+ اومدم
خب داشتم میرفتم که اون غول بیابونی جلومو گرفت
: شما؟
+ میرا هستم اومدم تست بدم
: جانگ میرا؟
+ بله
: بفرمایید
یااااااااااااا خداااا چقد آدم گنده من از همشون کوچولو ترممممممم شانس نداریم که عه اونی داخله چقد بد میزنه
مدتی بعد ساعت ۱۱ شب
( کوکی× کیم>)
× آخری بود؟
> بزا ببینم
> عه میرا تو هنو اینجایی
+ اره والا
> چرا هیچی نمیگی پ
+ نمیدونم ولی خیلی خستمممم
× ببینم این قراره تست بده این کیف ویالون رو بزور نگه داشته
> حالا بزار بیاد تست بده شاید خوشت اومد
+ بیخیال بابا من کیفم بزور نگه داشتم بزا برم
> نه دختر از صبه اینجا معطلی عمرا بیا تو
× بیا ببینم چند مرده هلاجی
چشم غره ای بهش رفتم و سعی کردم تو درآوردن ویلونم تا جایی که میتونم لفتش بدم.
صدای پوف کلافه آتشو رو میشنیدم!
آی حال می داد!
آخ! روحم شاد می شد.
سیزده ساعد من برای تو صبر کردم یه دقیقه هم تو صبر کن نمیمیری که.
ویلنمو گرفتم بین صصوذت و کتفم و نفس عمیقی کشیدم.
خدایا کمکم کن
کمک کن بشم همون میرایی که همه انگشت به دهنش می مونن.
حداقل کم نیارم جلوی این دم مغرور!
با بسم الله زیر لبی آرشه رو کشیدم روی سیما......
لایک کنینااااااااا
پارت سوم🎼
صبح روز بعد ساعت ۸ صبح
میرا:
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم تند تند حاضر شدم و رفتم پایین
(مامان میرا:م.م بابای میرا:ب.م مایرا:_ میرا+)
+ سلام به خانوادهی عزیزممممم
م.م سلام دخترم بیا صبحانه بخور
_ سلام آبجی جونم
ب.م جایی میری
و کل قضیه رو توضیح دادم
م.م باشه دخترم برو
+ خدافظظظ
یه ادامسم اندازه لنگه کفش انداختم دهنم و رفتم و یارو لیمویی (همونی لیموزین داره ) اومد مای پشمز فک نمیکردم واقعا بفرسته
(یارو لیمویی _ میرا+)
+ سلام علیکم
_* تکون دادن سر
+ ( در ذهن) ای بیشور جواب سلام واجبه
۳۰ دقیقه بعد
بزا زنگ بزنم کیم بگم اومدم
( کیم> میرا+)
+ سلام آقای کیم
> به سلام میرا
+ من رسیدم
> بیا بالا دختر
+ اومدم
خب داشتم میرفتم که اون غول بیابونی جلومو گرفت
: شما؟
+ میرا هستم اومدم تست بدم
: جانگ میرا؟
+ بله
: بفرمایید
یااااااااااااا خداااا چقد آدم گنده من از همشون کوچولو ترممممممم شانس نداریم که عه اونی داخله چقد بد میزنه
مدتی بعد ساعت ۱۱ شب
( کوکی× کیم>)
× آخری بود؟
> بزا ببینم
> عه میرا تو هنو اینجایی
+ اره والا
> چرا هیچی نمیگی پ
+ نمیدونم ولی خیلی خستمممم
× ببینم این قراره تست بده این کیف ویالون رو بزور نگه داشته
> حالا بزار بیاد تست بده شاید خوشت اومد
+ بیخیال بابا من کیفم بزور نگه داشتم بزا برم
> نه دختر از صبه اینجا معطلی عمرا بیا تو
× بیا ببینم چند مرده هلاجی
چشم غره ای بهش رفتم و سعی کردم تو درآوردن ویلونم تا جایی که میتونم لفتش بدم.
صدای پوف کلافه آتشو رو میشنیدم!
آی حال می داد!
آخ! روحم شاد می شد.
سیزده ساعد من برای تو صبر کردم یه دقیقه هم تو صبر کن نمیمیری که.
ویلنمو گرفتم بین صصوذت و کتفم و نفس عمیقی کشیدم.
خدایا کمکم کن
کمک کن بشم همون میرایی که همه انگشت به دهنش می مونن.
حداقل کم نیارم جلوی این دم مغرور!
با بسم الله زیر لبی آرشه رو کشیدم روی سیما......
لایک کنینااااااااا
۳.۰k
۱۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.