سناریو
#سناریو
#استری_کیدز
وقتی عضو نهمی:
داخل دنس یه حرکت رو اشتباهی میزنی و
دستت میشکنه
(چان )
اصلاً نمیزاره تا وقتی حالت خوب نشده سر تمرین بری و تورو برای استراحت بیشتر توی خونه زندانی کرده
(لینو)
روی تخت دراز کشیده بودی و لینو نمیزاشت بلند بشی
+ لینو من خوبم
_ ساکت شو
+ اما لینو.....
_ همین که گفتم حق نداری از جات بلند بشی
(چانگبین)
بخاطر اینکه توی تمرین مراقب خودت نبودی و باعث شدی دستت بشکنه ازت عصبیه و با اخم به تویی که روی تخت بیمارستان نشسته بودی نگاه میکنه
+ چیه خوب؟
غر غر میکنه
_ چرا تو اصلاً حواست به خودت نیست
(هیونجین)
مدام بالای سرته و اصلا تنهات نمیزاره.....بهت میگه باید استراحت بکنی و نمیزاره کاری انجام بدی
(جیسونگ)
توی تمام اون مدتی که دستت شکسته بود، ازت مراقبت میکنه و برای یک لحظه هم ازت چشم برنمیداره.
بخاطر اینکه نمیتونستی توی فعالیت های گروهی شرکت کنی ناراحت بودی و جیسونگ سعی میکرد توی این زمان تورو شاد و خوشحال نگه داره و موفق هم بود
(فلیکس)
برای خوشحال کردنت مدام برات کادو میخره و توی کار هات کمکت میکنه تا زیاد از دستت کار نکشی
(سونگمین)
کلی سرت بخاطر اینکه مراقب خودت نبودی غر میزنه ولی بعد همه کار برای مراقبت ازت انجام میده
(جونگین)
به پسرا توی مراقبت ازت کمک میکنه و بعضی از شبا میاد و کنار تختت همینطور که برات آواز میخونه میخوابه
وقتی عضو نهمی:
و توی اتاق. خیلی کوچیک گیر میوفتید
چان )
توی انباری کمپانی با هم دیگه گیر کرده بودین
_ میگم که....
+ ها؟
لبخندی ضایع میزنه
_ تا ساعت ۵ عصر کارکنی به این بخش نمیاد
+ چییییییییی؟
(لینو )
_ همینو کم داشتم....آخه چرا وقتی میتونستم با جیسونگ اینجا گیر بیوفتم با توی الدنگ افتادم ؟
چشم قره ای بهش میری
(چانگبین)
معذبه چون اتاق خیلی کوچیکه و شما دو نفر تقریبا خیلی به هم نزدیک هستید
_ ام....ا.ت.....میگم که
نگاهتو با خجالت بهش میدی
+چ....چیشده؟
بهت خیره میشه
_ سقف چقدر قشنگه
+😐
(هیونجین)
محکم به در ضربه میزنه
_ نجاتمممم بدیننننن......من با یک دیوونه اینجا گیر کردوممممم
(جیسونگ)
ایشون هم در حال فکر کردن برای نجات خود از اون اتاق میگرده
_ هویییییی......احمقااااا.....کجایییین؟.....چرا منوووو با این زنیکه جادوگر تنها گذاشتینننننن؟
(فلیکس)
خیلی جنتلمنانه پیش میره
_ نگران نباش ا.ت....تا وقتی من هستم نیاز نیست از چیزی بترسی
(سونگمین)
در حال محاسبه هستی که چطور میشه از اتاق بیرون رفت و در رو باز کرد
_ (خدایا.....با چه خنگی توی یک اتاق گیر کردم )
(جونگین)
این بچه یک گوشه مثل بچه ی آدم نشسته و به تو و هیچ بنی بشری کار نداره
#استری_کیدز
وقتی عضو نهمی:
داخل دنس یه حرکت رو اشتباهی میزنی و
دستت میشکنه
(چان )
اصلاً نمیزاره تا وقتی حالت خوب نشده سر تمرین بری و تورو برای استراحت بیشتر توی خونه زندانی کرده
(لینو)
روی تخت دراز کشیده بودی و لینو نمیزاشت بلند بشی
+ لینو من خوبم
_ ساکت شو
+ اما لینو.....
_ همین که گفتم حق نداری از جات بلند بشی
(چانگبین)
بخاطر اینکه توی تمرین مراقب خودت نبودی و باعث شدی دستت بشکنه ازت عصبیه و با اخم به تویی که روی تخت بیمارستان نشسته بودی نگاه میکنه
+ چیه خوب؟
غر غر میکنه
_ چرا تو اصلاً حواست به خودت نیست
(هیونجین)
مدام بالای سرته و اصلا تنهات نمیزاره.....بهت میگه باید استراحت بکنی و نمیزاره کاری انجام بدی
(جیسونگ)
توی تمام اون مدتی که دستت شکسته بود، ازت مراقبت میکنه و برای یک لحظه هم ازت چشم برنمیداره.
بخاطر اینکه نمیتونستی توی فعالیت های گروهی شرکت کنی ناراحت بودی و جیسونگ سعی میکرد توی این زمان تورو شاد و خوشحال نگه داره و موفق هم بود
(فلیکس)
برای خوشحال کردنت مدام برات کادو میخره و توی کار هات کمکت میکنه تا زیاد از دستت کار نکشی
(سونگمین)
کلی سرت بخاطر اینکه مراقب خودت نبودی غر میزنه ولی بعد همه کار برای مراقبت ازت انجام میده
(جونگین)
به پسرا توی مراقبت ازت کمک میکنه و بعضی از شبا میاد و کنار تختت همینطور که برات آواز میخونه میخوابه
وقتی عضو نهمی:
و توی اتاق. خیلی کوچیک گیر میوفتید
چان )
توی انباری کمپانی با هم دیگه گیر کرده بودین
_ میگم که....
+ ها؟
لبخندی ضایع میزنه
_ تا ساعت ۵ عصر کارکنی به این بخش نمیاد
+ چییییییییی؟
(لینو )
_ همینو کم داشتم....آخه چرا وقتی میتونستم با جیسونگ اینجا گیر بیوفتم با توی الدنگ افتادم ؟
چشم قره ای بهش میری
(چانگبین)
معذبه چون اتاق خیلی کوچیکه و شما دو نفر تقریبا خیلی به هم نزدیک هستید
_ ام....ا.ت.....میگم که
نگاهتو با خجالت بهش میدی
+چ....چیشده؟
بهت خیره میشه
_ سقف چقدر قشنگه
+😐
(هیونجین)
محکم به در ضربه میزنه
_ نجاتمممم بدیننننن......من با یک دیوونه اینجا گیر کردوممممم
(جیسونگ)
ایشون هم در حال فکر کردن برای نجات خود از اون اتاق میگرده
_ هویییییی......احمقااااا.....کجایییین؟.....چرا منوووو با این زنیکه جادوگر تنها گذاشتینننننن؟
(فلیکس)
خیلی جنتلمنانه پیش میره
_ نگران نباش ا.ت....تا وقتی من هستم نیاز نیست از چیزی بترسی
(سونگمین)
در حال محاسبه هستی که چطور میشه از اتاق بیرون رفت و در رو باز کرد
_ (خدایا.....با چه خنگی توی یک اتاق گیر کردم )
(جونگین)
این بچه یک گوشه مثل بچه ی آدم نشسته و به تو و هیچ بنی بشری کار نداره
۲۹.۱k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.