PART 2 (◉‿◉)

وقتی فقط با دوستات رفته بودی اما...
مامانم از لباسم گرفت و پرت کرد بیرون لباسام خاکی شده بود رو پاک کردم و هنزفریم رو برداشتم و اهنگ مورد علاقم رو پلی کردم و راه افتادم
10مین بعدــــــــــ^_^
بلاخره رسیدم که احساس کردم یکی دستاشو گذاشته بود رو چشام حدس میزدم کی بود
برگشتم و دیدم حدسم درست بود سونگ مین و سونگ وان بودند
سونگ مین=سلام
سونگ وان= سلام
ا/ت= سلام 😐
سونگ وان= پوشه رو اوردی؟؟
ا/ت = اره اوردم بیا
پوشه رو دادم بهشون
(اخه امروز قرار بود باهم یه کنفرانس بدیم)
سونگ مین= ا/ت بیا این کرمه رفتی خونه بزن
ا/ت= واییی خیلی ممنونم❤️‍🩹❤
رفتیم سر کلاس و بچه ها نوبت نوبتی میرفتن و. کنفرانس میدادن و حالا نوبت گروه ما شد
با استرس پاشدم چندتا از انگاشتامو شکوندم و نفیس عمیق کشیدم و شروع کردم
من با 2تا از هم گروهیی هام سونگ من و سونگ وان پروژه ای اماده کردیم که چند کهکشان در جهان وجود داره؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ:)
خیلی ممنونم که کنفراسمونو گوش دادیم پایان🫶🏻
همه واسم دست زدن و استاد گفت
استاد=پروژه شما از تمام پروژه ها بهتر بود و به شما نمره کامل رو میدم
ا/ت= خیلی ممنونم استاد❤
کافه تریا دانشگاهـــــــــــــــــــــــــــ
سونگ وان= وایییی برگام خیلی خوببب بودیییی
ا/ت =من کاری نکردم تحقیقو شما انجام دادید بیشتر کارارو شما انجام دادید♡ من برم یه چیزی بگیرم بخورم
سونگ مین= سونگ وان!
سونگ وان= هاا چیه
سونگ من=ما که اینهمه با ا/ت دوستیم چرا انقدر خجالتی رفتار میکنه
سونگ وان= هی ابجی اینجوری نگو میدونی از یه طرف بچگی کلی زجر کشیده الانم اینجوری میدونی که روابط اجتماعیش زیاد خوب نیست! ♡
سونگ من=اها ممنون
ا/ت= اومدمممممممممم با کلی خوراکی
سونگ مین=اخجونن
.ــــــــــــــــــــــــــپایان دانشگاه
سونگ وان= خب ا/ت ببین یه لباس سیاه جذاب لعنتی میپوشی اگه تونستی خوراکی میاری باشهه
ا/ت = باشه بابا اوکی..... بای
سونگ مین =بای

شرط= نداریم
ولی خب شمام حمایت کنید دیگه ممنونم موچیام🫣🥹

اسلاید دوم لباس ا/ت🫠