زهر مار
_خاله.... نوبارا
× جانم ؟
_ بابام رفت آب رو بسازه یا آب رو بیاره ... دوم اینکه من نخوابیدم می خوام بخوابم پس یکم آروم تر حرف بزنید
× والا منم نمیدونم مگومی برو ببین داره چه غلطی میکنه
@ چرا من برم
# من اومدم
_ بلند شدم و کم کم آب رو خوردم
# الان بهتری ؟
_ اره ... اره خوبم ... یکم خنک شده بودم ... ولی بدنم خیلی فجیع درد میکرد
$ خب سرمش تموم شده .... یه سری دارو هست که باید پدرش بره پیش دکتر و نخسه رو بگیره
€ شما آقای؟
# گوجو ساتورو
€ آقای گوجو ساتورو یه سری دارو هست که من براتون مینویسم و برید به این داروخونه چون این داروخونه .... مال خودمه
# اها خیلی ممنون ...
€ خواهش میکنم
@ گوجو من ساکورا رو بردم تو ماشین
# باشه .... بین شما سه نفر کدومتون بلده رانندگی کنه
÷ × مگومی
@ من بلدم
# میشه ساکورا رو برسونین خونه و تا وقتی که من برگردم پیشش باشید
@ البته
# خوبه
برش زمانی داخل ماشین ***
@ ساکورا حالت خوبه ؟
_ اره ... خوبم خیلی بدن درد دارم
@ الان میریم خونه و استراحت میکنی ....
÷ منم دمنوش درست میکنم
@ خب رسیدیم
@ ساکورا رو بردم تو اتاقش پتو رو گذاشتم روش و رفتیم از اتاقش بیرون و هر کدوم یه کاری رو انجام دادیم
× من پیش ساکورا میمونم
÷ منم دمنوش درست میکنم بدم بخوره
@ منم یه غذا گرم درست میکنم
_ یکم آروم گرفتم و راحت خوابیدم
@ چیشد نوبارا خوابید ؟
× اره مثل فرشته خوابیده
÷ اخی
برش زمانی ۱ ساعت بعد
÷ این دمنوش آمده ست
@ بده نوبارا بهش بده
÷ اوکی .... بیا نوبارا
× ساکورا .... میشه لطفا بیدار شی؟
_ چیشده .... ؟
× بیا این دمنوش رو بخور ... که یکم بدن دردت بهتر شه
_ مزه زهر مار میده
× هوی یوجی تو این دمنوش چی ریختی ؟
÷ نگران نباشید اگه تلخه عادیه ولی خیلی خوب عمل میکنه
× یکم تلخیشو تحمل کن..... از من به تو نصیحت سر بکش
_ اوکی دماغمو گرفتم و تو یه قلپ خوردمش
× افرین
× بیا بگیر این زهر ماریتو
_ اون دمنوش خیلی باحال بود منو خوابوند
# من اومدم....
@ چه عجب چشمون به جمال شما روشن شد
# ساکورا بیداره ؟ .
× نه خوابیده
# آهان میرم بهش یه سر میزنم
# خیلی ناز خوابیده بود رفتم بالای سرش نشستم و موهاشو ناز کردم
# عزیز دلم ... خوشحالم الان حالت بهتره
@ تو اصلا از این کلمه استفاده نکن چون هر موقع اینو گفتی یه بلایی سر بچت میاد حالش بد میشه
÷ اینو راست میگه
# خیلی ممممنونم که کمک کردید حالا دیگه میتونید برید
× خداحافظ
÷ بای بای
@ چیه انتظار داری باهات خداحافظی کنم ؟
# نه فقط برو
@ اوکی ( با یه حالت خیلی مسخره ) بای بای
# از اتاق ساکورا اومدم بیرون ... و رفتم تو اتاق خودم
# و خوابیدم
× جانم ؟
_ بابام رفت آب رو بسازه یا آب رو بیاره ... دوم اینکه من نخوابیدم می خوام بخوابم پس یکم آروم تر حرف بزنید
× والا منم نمیدونم مگومی برو ببین داره چه غلطی میکنه
@ چرا من برم
# من اومدم
_ بلند شدم و کم کم آب رو خوردم
# الان بهتری ؟
_ اره ... اره خوبم ... یکم خنک شده بودم ... ولی بدنم خیلی فجیع درد میکرد
$ خب سرمش تموم شده .... یه سری دارو هست که باید پدرش بره پیش دکتر و نخسه رو بگیره
€ شما آقای؟
# گوجو ساتورو
€ آقای گوجو ساتورو یه سری دارو هست که من براتون مینویسم و برید به این داروخونه چون این داروخونه .... مال خودمه
# اها خیلی ممنون ...
€ خواهش میکنم
@ گوجو من ساکورا رو بردم تو ماشین
# باشه .... بین شما سه نفر کدومتون بلده رانندگی کنه
÷ × مگومی
@ من بلدم
# میشه ساکورا رو برسونین خونه و تا وقتی که من برگردم پیشش باشید
@ البته
# خوبه
برش زمانی داخل ماشین ***
@ ساکورا حالت خوبه ؟
_ اره ... خوبم خیلی بدن درد دارم
@ الان میریم خونه و استراحت میکنی ....
÷ منم دمنوش درست میکنم
@ خب رسیدیم
@ ساکورا رو بردم تو اتاقش پتو رو گذاشتم روش و رفتیم از اتاقش بیرون و هر کدوم یه کاری رو انجام دادیم
× من پیش ساکورا میمونم
÷ منم دمنوش درست میکنم بدم بخوره
@ منم یه غذا گرم درست میکنم
_ یکم آروم گرفتم و راحت خوابیدم
@ چیشد نوبارا خوابید ؟
× اره مثل فرشته خوابیده
÷ اخی
برش زمانی ۱ ساعت بعد
÷ این دمنوش آمده ست
@ بده نوبارا بهش بده
÷ اوکی .... بیا نوبارا
× ساکورا .... میشه لطفا بیدار شی؟
_ چیشده .... ؟
× بیا این دمنوش رو بخور ... که یکم بدن دردت بهتر شه
_ مزه زهر مار میده
× هوی یوجی تو این دمنوش چی ریختی ؟
÷ نگران نباشید اگه تلخه عادیه ولی خیلی خوب عمل میکنه
× یکم تلخیشو تحمل کن..... از من به تو نصیحت سر بکش
_ اوکی دماغمو گرفتم و تو یه قلپ خوردمش
× افرین
× بیا بگیر این زهر ماریتو
_ اون دمنوش خیلی باحال بود منو خوابوند
# من اومدم....
@ چه عجب چشمون به جمال شما روشن شد
# ساکورا بیداره ؟ .
× نه خوابیده
# آهان میرم بهش یه سر میزنم
# خیلی ناز خوابیده بود رفتم بالای سرش نشستم و موهاشو ناز کردم
# عزیز دلم ... خوشحالم الان حالت بهتره
@ تو اصلا از این کلمه استفاده نکن چون هر موقع اینو گفتی یه بلایی سر بچت میاد حالش بد میشه
÷ اینو راست میگه
# خیلی ممممنونم که کمک کردید حالا دیگه میتونید برید
× خداحافظ
÷ بای بای
@ چیه انتظار داری باهات خداحافظی کنم ؟
# نه فقط برو
@ اوکی ( با یه حالت خیلی مسخره ) بای بای
# از اتاق ساکورا اومدم بیرون ... و رفتم تو اتاق خودم
# و خوابیدم
۲.۲k
۰۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.