پارت25
ا/ت:تهیونگ شی میشه دستگاهو بیاری(بچه ها اسم دستگاهشو نمد همون که شیر موز درست میکنن)
تهیوگ:اوهوم
جیمین:من من من چیکار کنم
ا/ت:تو شیر و موزهارو از یخچال بیار
جیمین:باش
*رفت در یخچالو باز کرد
جیمین:عه
ا/ت:چیشد
جیمین:وسایل مواد تموم شده
ا/ت:عه پس چیکار کنیم
تهیونگ:بریم بخریم دیگه
ا/ت:باش پس سریع بئوشین بریم
*رفتن حاضر شدن رفتن توی فروشگاه
جیمین:ا/ت ا/ت این موزه خوبه؟(لعنت به ذهن منحرف)
ا/ت:نوچ کوچیکه
تهیونگ:این موزه چی؟
ا/ت:نه اون غوره
جیمین:خب چه موزی برداریم
ا/ت:اصن خوب شد اومدم باهاتون اصن خرید بلد نیستین
جیمین:*بچم از خنده نخ سوزن لازم شد
تهیونگ:خنده مستطیلی
*ا/ت ی موز پیدا کرد(گفتم که لعنت به ذهن منحرف)
ا/ت:عا این خوبع
تهیونگ:خب بریم سراغ شیر
ا/ت:بریم
جیمین:ا/ت این شیره خوبه؟
ا/ت:ببین تاریخ انقضاش تا کیه
جیمین:چیز مهمی نی فقط ی روز از تاریخش گذشته
ا/ت: :/ جیمینا خب خرابه دیگه بیا خودم یکی بردارم
تهیونگ:جیمین شی قسط کشتنمونو داری؟*باخنده
جیمین:چی میگی*باخنده
ا/ت:خب دیگه بریم
*رفتن حساب کردن رفتن خونه اغضا خونه نبودن اوناهم شروع کردن درست کردن درست که شد رفتن در اتاق کوکی رو زدن
ا/ت:کوکی؟
کوک:.....
جیمین:یا جونگ کوکی
نهیونگ:جیییییییی کیییییییییی
کوک:........
ا/ت:کوکی با ماهم قهری؟
کوک:............
ا/ت:حتی با من؟
کوک:........
ا/ت:اها باشه جواب نده یعنی میگی این همه شیر موزو خودم بخورم ؟
کوک:ها چی گفتی؟
ا/ت:هعی جیمینا تهیونگا خودمون باید این همه شیر موزو بخوریم
جیمین:اره دیگه ما برا کوک درست کردیم اما نمیخواد
تهیونگ:انقد زیاده شاید نصفشم ریختیم دور
*در اتاق باز شد
کوک:کی گفت بندازین بره اصن مال..................
ا/ت:چی شد
کوک:اینا همه شیرموز مال منهههههههههههههه
ا/ت:اره ولی تو باما قهری
کوک:نوووووچ با شما نه ولی با اون چهار تا اره
جیمین:با من قهر نیستی
تهی.نگ:حتی من
کوک:نوچ
ویمین:اخ جووووووون
کوک:خب بریم شیر موز بخوریم
ا/ت:به ماهم میدی؟
کوک:خب اره
جیمین
.........................................
تهیوگ:اوهوم
جیمین:من من من چیکار کنم
ا/ت:تو شیر و موزهارو از یخچال بیار
جیمین:باش
*رفت در یخچالو باز کرد
جیمین:عه
ا/ت:چیشد
جیمین:وسایل مواد تموم شده
ا/ت:عه پس چیکار کنیم
تهیونگ:بریم بخریم دیگه
ا/ت:باش پس سریع بئوشین بریم
*رفتن حاضر شدن رفتن توی فروشگاه
جیمین:ا/ت ا/ت این موزه خوبه؟(لعنت به ذهن منحرف)
ا/ت:نوچ کوچیکه
تهیونگ:این موزه چی؟
ا/ت:نه اون غوره
جیمین:خب چه موزی برداریم
ا/ت:اصن خوب شد اومدم باهاتون اصن خرید بلد نیستین
جیمین:*بچم از خنده نخ سوزن لازم شد
تهیونگ:خنده مستطیلی
*ا/ت ی موز پیدا کرد(گفتم که لعنت به ذهن منحرف)
ا/ت:عا این خوبع
تهیونگ:خب بریم سراغ شیر
ا/ت:بریم
جیمین:ا/ت این شیره خوبه؟
ا/ت:ببین تاریخ انقضاش تا کیه
جیمین:چیز مهمی نی فقط ی روز از تاریخش گذشته
ا/ت: :/ جیمینا خب خرابه دیگه بیا خودم یکی بردارم
تهیونگ:جیمین شی قسط کشتنمونو داری؟*باخنده
جیمین:چی میگی*باخنده
ا/ت:خب دیگه بریم
*رفتن حساب کردن رفتن خونه اغضا خونه نبودن اوناهم شروع کردن درست کردن درست که شد رفتن در اتاق کوکی رو زدن
ا/ت:کوکی؟
کوک:.....
جیمین:یا جونگ کوکی
نهیونگ:جیییییییی کیییییییییی
کوک:........
ا/ت:کوکی با ماهم قهری؟
کوک:............
ا/ت:حتی با من؟
کوک:........
ا/ت:اها باشه جواب نده یعنی میگی این همه شیر موزو خودم بخورم ؟
کوک:ها چی گفتی؟
ا/ت:هعی جیمینا تهیونگا خودمون باید این همه شیر موزو بخوریم
جیمین:اره دیگه ما برا کوک درست کردیم اما نمیخواد
تهیونگ:انقد زیاده شاید نصفشم ریختیم دور
*در اتاق باز شد
کوک:کی گفت بندازین بره اصن مال..................
ا/ت:چی شد
کوک:اینا همه شیرموز مال منهههههههههههههه
ا/ت:اره ولی تو باما قهری
کوک:نوووووچ با شما نه ولی با اون چهار تا اره
جیمین:با من قهر نیستی
تهی.نگ:حتی من
کوک:نوچ
ویمین:اخ جووووووون
کوک:خب بریم شیر موز بخوریم
ا/ت:به ماهم میدی؟
کوک:خب اره
جیمین
.........................................
۹.۴k
۰۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.